درود بر جناب دهکردی توانمند.انشرلی با موهای قرمز رو میشه اینگونه وصف کرد که یه ماراتون پرسرعت و در عین حال خیلی دلنشین در اجرا بود.فارغ از سبک سورئالیسم اثر که من معتقدم رئالیسم بودن داستان چربش و نمود بیشتری داشت ،همزاد پنداری شدید مخاطب و میخکوب شدن تماشاچی رو باید وجه غالب کار دونست..درایت نویسنده و کارگردان در خلق میزانسن ها دست بازیگران رو نبسته بود و به قدری بازیها زیر پوستی و درخشان بود که مخاطب نمیتونست حتی از بازیهای بی دیالوگ چشم برداره.خنده های مخاطبین در طول اثر نتیجه ی بازیهای زیرپوستی هر چهار بازیگر و.متن و.ایجاد موقعیت های فان بود ..برخلاف بیشتر اثار به صحنه رفته توسط گروههای عزیز تهرانی خودمون که با چاشنی شوخی های هجو و جنسی قصد مفرح کردن کارهاشون رو دارند این گروه حرفه ای شهرکرد، بدون دیالوگ های زنده به بهترین وجه ممکن در خدمت انتقال و هویت بخشی به کار بود...بازیهای زیر پوستی و.سینمایی بازیگران اعم از شخصیت های ماتیو، انشرلی و.ماریلا و راسل نوید چهار بازیگر آینده دار برامون داره و شخصیت انشرلی براستی پرداختی عالی داشت ..گریمور اثر خانم عبدالهی در خصوص شخصیت انشرلی بسیارر بسیار موفق عمل کرده بود.طراحی لباس شخصیت ها بسیار هوشمندانه بود و به باور پذیری نقش ها کمک شایان کرده بود....من حیث المجموع امیدوارم که این اثر خوب رو حتما ببینید..خلاقیت های دکور هم در عین سادگی ،چشم نواز بود....امیدوارم خبرهای بهتری از این گروه بشنویم...لذت بردم...تکرار میکنم لذذذذت بردم...تماشاش شدیدا توصیه میشه.