نمى دونم چرا ولى فوق العاده حس آرامش داشتم با دیدن این نمایش با اینکه تقریبا ده دقیقه تا محل نمایش را دویده بودم و بابت تاخیرم باید استرس مى داشتم!؟
نمایش خوبى بود با نگاه قشنگى به حقیقتى زشت.
من خیلى نمایش ندیدم ولى تا الان فقط نمایش هاى خوب دیدم و سعى کردم با وسواس نمایش انتخاب کنم.
تلاش بازیگران براى اجرا باعث مى شد تا خیس عرق دیالوگ بگن و البته گاهى هم باید مواظب مى بودند که از لغزیدن دکور آسیب نبینند که فکر مى کنم خانم شیروانى از ناحیه دست زخمى شدند، بازى خوب ایشون به نظرم مثبت ترین وجه نمایش بود.
در پایان نمایش هم رفتار پژمان عبدى برام عجیب بود وقتى که از هموطنش و فرشته خانم تشکر ویژه کرد بخاطر همکارى در این نمایش و دشمنى را با وجود اتمام نمایش با دشمنش (آرپیاجى) ادامه داد و هیچ حرفى از او نزد، انگار که جنگ فقط مال نمایش نبود و بعد از نمایش هم ادامه داشت!