مجموعهای از دلایل باعث شد من این نمایش رو برای دیدن انتخاب کنم. علاقه به داستانهای هوشنگ گلشیری، تجربهی لذتبخش تماشای کامنت به کارگردانی یوسف باپیری و حضور عباس جمالی در گروه بازیگرها. نتیجهی کار اما به چند دلیل ناامیدکننده بود.
اول اینکه نمایش به شدت متکی بر دانستههای پیشین مخاطبه. همراه من که فقط یکی از داستانهای گلشیری رو خونده بود، در عمل چیزی از روایت دستگیرش نشد.
دوم اینکه نمایش دراماتیزه نشده. برای منی که داستانها رو خونده بودم کار لطف مضاعفی نداشت. اصرار بر نقل عین به عین جملات داستانها، بخشهایی از نمایش رو تا حد روخوانی داستان پایین آورده بود. در بخشهایی هم که تلاش شده بود داستانها دراماتیزه بشه، متاسفانه به دلیل تکیه روی دم دستیترین وجوه داستان نقض غرض اتفاق افتاده بود. مثلا داستان معصوم دوم که به صورت روضهخوانی ادا شد، در عمل مخاطب رو به خنده میانداخت. در مورد داستان معصوم اول که کل داستان نامهای از مردی به برادرشه، در نهایت تعجب، راوی پاکت نامهای توی دستش گرفته بود و خطاب به مخاطب میخوند.
تاکید روی پخش صدای هوشنگ گلشیری هم برای من قابل درک نیست. قاعدتا نمایش باید با مراسم بزرگداشت تفاوتهایی داشته باشه و واقعا لزومی نداشت انقدر گلشیری رو توی چشم مخاطب کنیم.