سه روز غیر عادی بارنی
نمایشنامه عشاق سینه چاک نوشته نیل سایمون بازی بهنام تشکر و خانمها بیتا معیریان سوگل خلیق و سهیلا گلستانی روایتگر مردیست که کاملا سرگشته و از هم گسیخته است که تصمیم دارد برای اولین بار در زندگی تجربیاتی جدید به دست بیاورد و آن تجربه بودن با زنی به غیر از همسرش است آنهم بعد حدود بیست سال زندگی مشترک با زنی که از 18 سالگی دوستش داشته! برایش قابل فهم نیست که دارد چه غلطی می کند!
همیشه عادت دارم نقد خودم رو از طرح روی جلد آغاز کنم طرح مردی با کت و شلواری آبی با کراواتی راه راه که به جای سیگار یک رژ لب که رنگ رژش از همون قرمز های کلاسیک است که علامت زنان خیابان است نشانی از آنچه در سالن منتظر تماشاچی است می باشد بدون اینکه داستان لو برود در کل من به طرح جلد یک نمره بسیار خوب می دهم بروشور کار بسیار زیبا طراحی شده است و رنکها بسیار حرفه ای کنار هم چیده شده اند فونت سفید در ترکیب رنگ قرمزی که هماهنگ با رنگ رژ لب طرح است نشان از یک طراحی خوب دارد.
حالا با شما وارد نمایش می شویم و صحنه داخل یک آپارتمان با مبلمانی کلاسیک که درواقع خانه مادر بارنی است و چند ساعتی رفته به کارهای خیریه بپردازه الن با بازی خانم بیتا معیریان زنی لهستانی با فامیلی ایتالیایی که مال شوهر سابقش است و یک دوست پسر 100 کیلویی دارد که الن دارد درواقع به اوخیانت
... دیدن ادامه ››
می کند . او در عین حال زنی سلیطه و لوند، لات ، که لحظاتی بلد است زنانه و نرم حرف بزند و در لحظه دیگر می ترکد و آن روی خودش را نشان می دهد با وجود سرفه های فراوان طلب سیگار می کند ! او از آن زنان دست به ساعتی است که از بارنی می خواهد ...
الن کاملا بارنی را تحت نظر داشته و به زن بارنی (تلما که هرگز اورا نخواهیم دید اما در واقع مهمترین زن نمایش است ) را یک دزد لال و یا یک سرمایه گذار معرفی می کند چون دیده به راحتی می رود سر صندوق و هرچقدر پول بخواهد بر می دارد . اگرچه بارنی اصلا اعتراف نمی کند از این رفتار همسرش بدش می آید اما درواقع به نظرم چنین هست .
سوالی که تا آخر نمایش بارنی بی پاسخ می گذارد (در واقع دلایلش فقط برای خودش است) این است که چرا او دارد به تلما خیانت می کند؟ از نظر بارنی او زنی مهربان و دوست داشتنی و نجیب است اما چرا دارد به دنبال تجربه زنان دیگر می رود؟
بوبی با بازی خانم سوگل خلیق زنی هرزه نیمه مشنگ عروسک و جام دست این و آن که آرزو می کند هنرپیشه شود در کلوپ های شبانه می خواند و ماری جوانا می کشد یکریز وراجی می کند وای خدای من هرگز نفهمیدم چجوری اینهمه دیالوگ رو از بر گفت!!!! بارنی که برای الن اصلا سیگار تهیه نکرده بود برای بوبی یک دو جین سیگار تدارک می بیند و برای اولین بار ماری جوانا می کشد ! درواقع بارنی شر بوبی را ترجیح می دهد با دک کردنش بخواباند چون به نظرش یک آدم چت کمی خطرناک است . بوبی از اون زنهای ولو تو پارک هاست گویا سالها پیش بارنی به او لطفی کرده و به بارنی مبلغی بدهکار است که خب هیچوقت پولی ندارد که پس بدهد با معلم آلمانی اش که همخانه اش هم هست حرف می زند در سکانسی و به او قول می دهد که پیش یک زن دیگه نیست درواقع احتمالا همجنسگراست !
ژانت زنی متفاوت از دوتای قبلی خوب و نجیب و به نظر احساساتی با احساس گناه شدید چون دوست تلماست و افسرده مثل دوتای قبلی منتها تا همین 8 ماه پیش یک شوهرش مل با زنی که زمانی او اجازه رفت و آمد با اورا نداشته رو هم ریخته زندگی می کرده از طرفی بدش نمی آید از شوهر سابقش با همخوابی با دوست او انتقام بگیرد و از طرفی هم بدی از دست تلما ندیده که بخواهد در زندگی تلما موش بدواند احساس گناه شدید و خورد کننده به همراه بد بینی شدید او به جامعه که حتی نمی تواند نام سه انسان خوب و فروتن و نجیب راببرد!!!!!
نکته تلخ برای بارنی این است که ژانت زیاد صفت نجیب را برای تلما به کار نمی برد و او را به شک می اندازد البته ژانت بارها به او می گوید که تلما زنی خوب است که در دروغ خیلی بیغ است...
بارنی مردی که در اول با کت وشلوار آبی می بینمش که نشانه مردان تاجر موفق است و بعد در پرده های بعدی لباس های اسپرت تر می پوشد دلش می خواهد دیده شود و شعرهایش خوانده شود . بیوک(اتومبیلی معروف به اتومبیل مورد علافه آدمهای پیر) دارد . سه تا آدم افسرده رو درواقع جذب خودش کرده الن که با وجود سرفه های وحشتناک سیگار می خواهد بوبی ماری جوانا باز قهار و ژانت که با قرص والیوم در واقع زنده است !!!! بارنی در ابتدا خیلی نگران این موضوع است صدای آنها را همسایه فضول نشنود و دستش بوی صدف ندهد چیزی که در ادامه کمرنگ می شود! در ابتدا فقط می خواهد دیده شود و در انتها نمی تواند همین حس را در یکنفر دیگر ببیند ! خلاصه نمایش با تیکه هایی به زندگی روزمره آمریکاییان بیانگر دنیای ماست باتلاقی به نام دنیای ما که در ابتدا برای اتفاق های پیش پا افتاده ما را در خود فرو خواهد برد. خوشبختانه بازی آکترس ها بسیار روان است و شما هرگز در نمایشنامه با موضوع غیر قابل درکی (با توجه به اینکه نمایشنامه مال جامعه دیگریست) نخواهید شد. و بازی بهنام تشکر تنها آکتور نمایش هم بسیار زیبا و باور پذیر است و نمایش با موزیک هایی از بزرگان موسیقی آمریکا مانند الویس پریسلی مزین شده و شما یک کمدی زیبا با موزیک های بسیار جذاب را خواهید دید.
روزبه سیف