این نمایش یعنی تحمل یک ساعت شلختگی و بازی های بد و کارگردانی بی تدبیر و افکت های موسیقیایی سخیف. آیا واقعا نمایشی که قراره ریالیسم جادویی رو روی صحنه بیاره حق داره به هر حرکتی دست بزنه؟؟ تازه این ریالیسم جادوویه نه سورریالیسم. پارسال دو اثر از ابراهیم پشت کوهی دیدم با عناوین "مثل اب برای شکلات" و "آخرین انار دنیا". این دو اثر به حدی ریالیسم جادویی رو در تاتر خوب پیاده کرده بود که وسوسه شدم تاتر دیگه ای در این ژانر ببینم که متاسفانه در لحظه خروج ار سالن تنها این مثل به ذهنم رسید: کار هر کس نیست خرمن کوفتن/ گاو نر می خواهد و مرد کهن