دنیای جدیدی ساخته خواهدشد
پرچم جدیدی برافراشته خواهدشد
.
تیاتر یک هنر است و زنده و پویا بودن شرط لازمه هنر است. تیاتر هم مثل سایر هنرها باید به روز باشد و با جامعه قدم به قدم پیشآید. خوشبختانه این نمایش و متن پرمایه آن تمامقد واجد شرط فوق بوده و در لحظه لحظه یوگسلاوی هفتاد سال پیش میتوان چیزهایی دید که شاید دغدغه امروز ما باشد. ولی امیدوارم روزی برسد در هفت دهه آینده، که دغدغه هیچ جامعهای دغدغههای تکراری ما و پیشینیان ما نباشد!
شاید در نگاه نخست اینچنین به نظر برسد که بازهم سوژه و انتقاد تکراری، اما با نگاهی مجدد، به ظرافتهای متن و انتقادات ساختاری و بنیادی آن پی برده و میتوان از تماشای نمایش لذت برد. نمیدانم در برگردان متن از زبان اصلی ذوق و سلیقه مترجم محترم تأثیر داشته و یا ایشان امانتدار محض بوده و دخل و تصرفی در متن اصلی نداشتهاست. با فرض صحت امانتداری مترجم، تکرار تاریخ اثبات شده و اگر فرض نخست صحت داشته باشد، بسیار بسیار خوشوقت خواهمشد از آشنایی با جناب آقای مهرداد خامنهای بعنوان هنرمندی متفکر و دغدغهمند، هرچند که انتخاب این متن برای اجرا، به خودی خود نشاندهنده اوج حساسیت ایشان نسبت به شرایط اجتماعی امروز ماست.
.
اصلاً جون به جونم کنن جدی ندارم، طنز جزوی از منه، از اول هم قرار بود من سعی کنم طنز بنویسم در مورد این اثر دوستداشتنی. بسیار
... دیدن ادامه ››
خرسند و اینام که این فرصت به من داده شد تا بعنوان یک منتقد (اهم اهم...) به تماشای یک نمایش بشینم و سایرین رو از نظرات گهربار خودم مستفیض گردانم. در مورد آقای خامنهای صحبتهای جدی فوق عرض شد، چون نمیشه شوخی کرد اصلاً! خودتون بهتر واقفید قطعاً، هرکی واقف نیست با فیلترشکن و یه شارژ پنژ تومنی بیاد پیوی تا واقفش کنم. جزو معدود نمایشهایی بود که وقتی قرار بود همه بازیگرا باهم حرکتی بکنن، کاملاً هماهنگ و یکدست بودن، منظورم مستقیماً به آوازهای دستهجمعیِ که با هماهنگی خاصی اجرا میشد، با وجود اینکه زبان مادری و حتی پدری هیچکدوم از بازیگرا صربی و کرواتی نبود، چند وقت پیش رفتم یه نمایش که رو حوضی بود، یعنی از اصیلترین اشکال نمایش در ایران، هرکی یه سازی میزد!
در مورد خیلی چیزا من سواد ندارم، بعنوان مثلاً در مورد بازیگری، طراحی دکور و صحنه، کارگردانی، مشاور کارگردانی، نورپردازی، موسیقی، دمپایی کهنه، اجاقگاز، لباسشوئی، آبگرمکن، شوفاژژژژژژژ... لذا در مورد هیچی نمیتونم نظر تخصصی بدم، ولی از نگاه یه شهروند اضافی، بازیها در مجموع به نظرم متوسط بود و بعضی جاها به نظر میرسید بازیها جای کار بیشتری داشته و دارد، اما با در نظر گرفتن سن و سال بازیگران، کاملاً از موضعم عقبنشینی میکنم، چه کاریه اصلاً.
در مورد میزانسن و اینا هم هیچی نمیدونم، فقط یه جا که عشاق نمایش (مارکو و ماریا) رفتن یه جای خلوت که آن کار دیگر بکنن، نمیدونم چرا معشوقه از در اومد توی یه جای تاریک و از دیوارش خارج شد، چون به نظرم رسید اونجا یه اتاق تاریکه با یه در، ینی اصولاً اتاق اگه تاریک نباشه و بیشتر از یه در داشته باشه اصلاً جای امنی نیست برای عشاق، منم شنیدم والا، اینجوری میگن، خودم بلد نیستم.
نورپردازی خوبی داشت ولی من در ادامه بیسوادی خویش به نظرم رسید شاید اگه روی عکسای روی دیوار نور بود، جالب بود، مثلاً روی عکس استالین نور قرمز آلبالویی و روی عکس ژنرال تیتو قرمز گوجهای.
در نهایت توصیه میکنم این نمایش رو ببینید حتماً، آخه راستش من دیشب مهمون بودم، مجانی دیدم، اینه که ازتون خواهش میکنم یه چند نفرتون برید نمایش رو ببینید تا پول بلیط من دربیاد، هرچند مطمئنم اگه خودم بلیط خریده بودم طبق سنوات گذشته نمیتونستم برم نمایش رو ببینم، ولی چون مجانی بود تو اون ساعت و اوج ترافیک تهران، سه ربع قبل از نمایش رسیدم دم در سالن!!
.
1. ممنون که خوندید، ولی خداوکیلی برید ببینید، خوبه.
2. آقای خامنهای بسیار بسیار خوشوقت شدم از ملاقات شما قبل از اجرا و بیشتر خرسندم که تا این حد نظرات مخاطبین برای شما اهمیت داره.
3. خانم سارا ثقفی که مدیر صحنه هستن، همون سارا ثقفی خودمون هستن آیا؟ که قبلا باهم به تماشای تیاتر میرفتیم؟
4. درود
5. :)