دیشب به تماشای نمایش ازدواج آقای می سی سی پی نشستم البته به دلیل اینکه در سالن دیگری گروه خودمون اجرا داشتن مجبور شدم آخرین روزها به تماشای این نمایش برم.. سالن پر بود و اکثرا راضی از اجرایی که دیده بودند... در پایان اجرا به سمت بازیگرا رفتم تا خسته نباشیدی بهشون بگم و تشکر کنم که شنیدم روزهای قبل سالن با تعداد اندکی از تماشگران به اجرا میرفته... بسیار متاسف شدم ... که چرا ذائقه مخاطبان اینقدر تغییر کرده من اجراهایی دیدم که نه محتوایی داره نه میزانسنی نه ردپایی از کارگردانی توی کار هست ولی سالن این نمایشها مملو از جمعیت هست که با خنده های نا بهنگام این مخاطبان تمرکزت هم به هم میخوره در آخر هم دست خالی از سالن بیرون میایی و در راه افسوس میخوری به زمانی که برای دیدن این نمایش صرف کردی.... انوقت اجرایی مثل ازدواج آقای می سی سی پی با کارگردانی خوب و بازیهای روان و یکدست ... طراحی صحنه و لباس و موسیقی که کاملا در خدمت اجراست ... باید اینگونه مهجور باقی بمونه و مغفول....البته وقتی سرانه مطالعه تو این کشور اینقدر پایین هست نشون میده که مخاطبان هم دارای چه نوع ذائقه ای هستند... امیدوارم روزی برسه که این نوع اجراهای ارزشمند هم مخاطبان پرشور خودشون رو داشته باشند و بتونند ادامه پیدا کنند.... میترسم اگر اینجور ادامه پیدا کنه تاتر واقعی و دارای اندیشه به نابودی کشیده بشه....ممنونم از کارگردان بی ادعا و گروه موفق نمایش ازدواج آقای می سی سی پی... بدرخشید دوستان... ناامید نشید...به امید آینده ای روشن...