نمایش کمدی و موفق «هیپوفیز»
آهای دختر یانکی
انتخاب متن نمایشی، بنمایه یک اثر صحنهای است و سطح کیفی نمایشنامه میتواند تا حدود زیادی تضمینکننده موفقیت یک نمایش یا باعث اجرایی ضعیف و پیش پاافتاده شود.
گزینش نمایشنامه های نامناسب آفتی است که دیوار یک اثر نمایشی را تا ثریا کج می برد و باعث می شود تلاش های بعدی یک گروه نیز آنچنان که باید به ثمر ننشیند. البته ممکن است یک کارگردان خوب و خبره به واسطه توان اجرایی و بهره گیری از بازیگرانی توانا و عوامل پشت صحنه ای همدل و بادانش بتواند ضعف ها و کاستی های یک متن ضعیف را تا حدودی برطرف کند یا با دراماتورژی و برگردان قابل فهم تر آن دستی روی اثری ناپخته
... دیدن ادامه ››
بکشد.
اما این امر تا حدودی قابل رفع و رجوع است و هیچ گاه جز در موارد استثنایی نمی توان از نمایشنامه ای بی مایه انتظار یک شاهکار تئاتری داشت، ولی نکته اینجاست که بسیاری از کارگردان های خبره و کاربلد آنقدر هوشیار و آگاه هستند که اعتبار حرفه ای و محبوبیتشان را با دست گرفتن متون ضعیف و سطحی به خطر نیندازند.
مورد دیگری که در آسیب شناسی آثار صحنه ای ما قابل طرح و ارزیابی است، به موجی کذایی برمی گردد که هر از گاهی دامن گیر برخی کارگردان های تئاتر می شود و به یکباره شاهد حرکت و هجوم به سمت یک اثر شاخص ادبیات نمایشی یا کلی تر یک نمایشنامه نویس خاص هستیم. گاهی به قدری این اتفاق حتی در سطوح تئاتر حرفه ای ما می افتد که گمان می کنیم آسمان ادبیات نمایشی سوراخ شده و همین یکی دو نویسنده یا نمایشنامه خاص به زمین افتاده اند، این فقط در تئاتر اینجاست که به یک باره همه یاد «هملت» و «مکبث» می افتند یا اریک امانوئل اشمیت و یاسمینا رضا در فاصله زمانی کوتاهی و گاهی همزمان نمایشنامه نویسان محبوب چند کارگردان تئاتر می شوند!
نیل سایمون نمایشنامه نویس معاصر و مشهور آمریکایی و خالق آثاری چون «پسران آفتاب» و «پابرهنه در پارک» که به دلیل نوشتن نمایشنامه «گم شده در یانکر» برنده جایزه پولیتزر شده، یکی از آن نویسنده هایی است که در چند وقت اخیر مورد توجه کارگردانان ایران قرار گرفت.
کورش نریمانی، اما نگاه جذاب تر و متفاوت تری به اثر سایمون دارد و دختر یانکی را با حفظ مولفه ها و بستر اصلی قصه از ذهنیت خود عبور می دهد و رنگی اینجایی و دلنشین به نمایش می بخشد. این کارگردان خلاق و توانای تئاتر پس از کارگردانی آثار شاخص و موفقی چون «جن گیر»، «شوایک»، «دن کامیلو»، «شب های آوینیون» و «والس مرده شوران» سراغ نمایشنامه ای آمریکایی می رود و با بازخوانی این اثر که توسط شهرام زرگر ترجمه شده، نمایشی سراسر مفرح، جذاب و تماشایی خلق می کند که در عین حال واجد حرف ها و نکته های نغزی هم هست و پشت دیوار فضا و شخصیت هایی آمریکایی برخی دغدغه ها و مشکلات جهانشمول ازجمله کشور خودمان را مطرح می کند.
نریمانی نشان می دهد ذائقه مخاطب تئاتر ایران را به خوبی می شناسد و با انتخاب درست متن ـ همان نکته اولیه ای که ابتدا ذکر آن رفت و پاشنه آشیل بسیاری از نمایش های ما محسوب می شود ـ اثری خلق می کند که هم در ارتباط با مخاطب عام موفق است و هم ظرفیت هایی انتقادی و روشنفکرانه دارد. پیوند جهان روشنفکری با زندگی عامه پسند مردم کوچه و بازار که از قلم و نگاه سایمون سرچشمه می گیرد توسط نریمانی تقویت و تماشایی تر می شود.
نریمانی در نهایت موفق می شود با بهره گیری از بازیگرانی خبره و تئاتری و گروهی توانا و کاربلد ،نمایشی خوش ریتم، تماشایی و ماندگار را روی صحنه ببرد و تماشاگران را با رضایتی کامل روانه کند.
علی رستگار / گروه فرهنگ و هنر
جام جم آنلاین