مادر بزرگم برای مادرم تعریف می کرد...
((آن زمان که فلانی مُرد من برادر بزرگت را داشتم...))
و مادرم گفت(( سی و چند سال داشتی.من هم یادم هست...))
و مادرم میگفت: ((آن روز که فلانی بچه دار شد یادت هست؟))
و مادر بزرگم جواب داد((خیلی خوب یادم است.اولین روز بازنشستگی پدرت بود...))
و مادرم گفت (( داشتم به پنجاه سالگی می رسیدم...))
و من...
ترسیدم...
پارامترهای عاشقی عوض شده یا قدیمی ها قشنگ تر عاشق می شدند
... دیدن ادامه ››
یا تعبیر ما از عشق فقط فراق است؟؟؟
حالا من سی و چند سال دارم...
عاشق هم شدم...
اما اگر کسی بیست سال بعد استنطاقم کند سند و شاهدی برای عاشقی امروز سی و چند سالگیم ندارم...