......((مادرباران)).....
باز در وصف جمال تو......... غزل خوان شده ام.
من به عشق رخت ای ماه...مسلمان شده ام.
ذره ای بودم و با مهر تو...........چون کوه شدم.
شب من رفت و چو خورشید....نمایان شده ام.
دره پرور شده ایی... باز به من .......جان دادی.
مور بودم ....ز نگاه تو ..........سلیمان شده ام.
خشک سالی مرا یاد تو.........پایان داده ست.
از تو و.... لطف تو من........مادر باران شده ام.
هر کجا دشمن من خواست........مرا زخم زند.
نام
... دیدن ادامه ››
تو بردم و من ............فاتح میدان شده ام.
بین عزیزی مرا.....عزتم از ........نام شماست.
از شما در دل چه.........یوسف کنعان شده ام.
گو به دشمن که خط و خال .........ندارد رنگی.
چونکه من معجزه ی...موسی عمران شده ام.
اگر از یاد تو... (عافل) شده ام.......من خجلم.
چونکه عمریست سر خوان تومهمان شده ام.
(جواد)