در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | رضا مداح درباره نمایش آدم آدم است: نقد نمایش آدم آدم است توسط عرفان پهلوانی برای روزنامه جهان صنعت : فک
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 04:29:25
رضا مداح (rezamadah)
درباره نمایش آدم آدم است i
نقد نمایش آدم آدم است توسط عرفان پهلوانی برای روزنامه جهان صنعت :
فکر کردن، یا فکر نکردن؛ مساله این است...
عرفان پهلوانی- «برتولت برشت» تنها یک نمایشنامه‌نویس نیست؛ او دارای تئوری و نظریه در حوزه‌ اجرای تئاتر هم هست. برشت هم خودش پیرامون اندیشه‌هایش نوشته‌های گوناگونی را به یادگار گذاشته است و هم پژوهشگران، منتقدان و صاحبان اندیشه در جای‌جای جهان پیرامون این هنرمند گرامی سخن‌ها رانده و نوشته‌اند. پس این من کمترین اجازه می‌خواهم تا در این نوشته به برشت و اندیشه‌های او در حوزه اجرای تئاتر نپردازم و شماری از ارکان اجرای نمایش «آدم آدم است» را به دراماتورژی و کارگردانی «ندا شاهرخی» بررسی کنم.
این اجرا از نمایش «آدم‌آدم است» اگرچه از دید داستان پایبند به نمایشنامه برشت است اما از دید چگونگی و روند اجرایی راه و روش دیگری را پیموده و آزموده است. نمایش آدم آدم است که اردیبهشت‌ماه 1394 در تماشاخانه تازه راه‌افتاده فانوس اجرا می‌شود از حیاط ساختمان قدیمی، نوستالژیک و زیبای این تماشاخانه آغاز می‌شود. این آغاز اگر چه آغازی دعوت‌کننده و جالب به شمار می‌آید و تماشاگران منتظر آغاز نمایش را غافلگیر می‌سازد اما به خوبی با بخش پسین آن پیوند نمی‌خورد چراکه طراحی خوبی برای انتقال تماشاگران از حیاط به سالن اجرا انجام نشده است و تماشاگری که از این آغاز غافلگیرکننده لذت برده است، سر‌در‌گم می‌ماند و کارگردان مجبور می‌شود تا پیوند برقرار شده میان نمایش و تماشاگران را قطع و با گفتن واژه «بفرمایید» تماشاگران را از حیاط به سالن هدایت کند. اکنون دوباره نیازمند رویدادی هستیم تا تماشاگر جای گرفته بر جایگاه تماشاگران در سالن را با نمایش پیوند زند، این مهم با طراحی یک میزانسن دیداری و بدون دیالوگ ... دیدن ادامه ›› انجام شده است.
در میانه سالن تماشاخانه فانوس یک ستون وجود دارد که این ستون یادآور ستون خانه نمایش اداره تئاتر در ساختمان پیشین (خیابان پارس) هست. آن ستون گاهی حتی خاری در چشم کارگردان‌ها و گروه‌هایی بود که در آنجا اجرا داشتند و ایشان را به زحمت می‌انداخت و رنجور می‌ساخت. اما کارگردانان، طراحان و گروه‌هایی هم پیدا می‌شدند که از آن ستون هوشمندانه و هنرمندانه بهره می‌گرفتند و ستون را در تار و پود نمایش خود می‌تنیدند. گروه نمایش آدم آدم است این شانس و فرصت را داشته است که تمرین‌های خود را در همین سالن انجام دهد و میزانسن‌ها، صحنه و دکور خود را برپایه این ستون طراحی کند و آن را به خوبی و زیبایی به خدمت گیرد.
بازیگران مرد نمایش آدم آدم است، جملگی درخشان و پرانرژی نقش می‌آفرینند اما دو بازیگر زن این نمایش نتوانسته‌اند همپای بازیگران مرد هنرنمایی کنند. محمدامین اصلانی که در این نمایش دو نقش خون‌آشام و کاهن را بازی می‌کند، در نقش کاهن بسیار زیباتر و به یادماندنی‌تر ظاهر شده است. حرکت‌های ریز و هوشمندانه چشم و دست و چگونگی راه رفتن و سخن گفتن محمدامین اصلانی در نقش کاهن بسیار درخور درنگ و اندیشه است. «عنایت‌الله خادم بشیری» در نقش گالی گی و به دیگر بیان کاراکتر اصلی این نمایش هنرنمایی می‌کند. وی توانسته است به خوبی از اندام و قد و قواره خود کمک بگیرد و با یک بازی باورپذیر و برخاسته از انرژی و عواطف درونی، تماشاگر را همدل و همراه و نگران سرنوشت خویش سازد. البته عنایت‌الله خادم بشیری در سه مونولوگی که رو‌در‌روی تماشاگر بیان و بازی می‌کند، چندان هماهنگ با دیگر صحنه‌های نمایش ظاهر نمی‌شود. «شکیب شجره» بازیگری پرتوان است که نقش یکی از سه سرباز این نمایش را با ریزه‌کاری‌ها و کمدی به اندازه و دوست‌داشتنی بازی می‌کند. توان و انعطاف بدن و چهره او ابزار مهمی در بازیگری است که شکیب شجره به شایستگی توانسته است این ابزار را به خدمت بگیرد.
مجتبی فلاحی یکی دیگر از سه سرباز نمایش آدم‌آدم است، هست که درخشان‌ترین و بهترین بازی را در میان دیگر بازیگران این نمایش به تماشا می‌گذارد. مجتبی فلاحی رندانه و خردورزانه از قد و قواره و همچنین از صدا و بیان خود کمک می‌گیرد و در لحظه‌لحظه حضورش روی صحنه می‌درخشد. وی حضوری بسیار پرانرژی و متمرکز روی صحنه دارد و بند‌بند وجودش را در خدمت نقش و نمایش به کار می‌گیرد. مجتبی فلاحی توانسته است از مشمئزکنندگی شوخی‌های واژگانی جنسی نمایش با واکنش‌هایی ساده و مظلومانه جلوگیری کند و به دور از خودنمایی و آسیب زدن به کار دیگر بازیگران، نگاه‌ها را به خود معطوف سازد. مجتبی فلاحی در چند صحنه، به یک آن و ناگهان از عاطفه‌ای به عاطفه دیگر می‌رود که نشان از تسلط و کنترل او بر عواطفش دارد. درخشش مجتبی فلاحی در صحنه حراج فیل بسیار درخور درنگ و اندیشه و کم‌همتاست. وی که در این صحنه بدنش پوشیده در پارچه‌ای سپید می‌شود و چهره‌اش زیر یک ماسک قرار می‌گیرد، آن‌چنان حرکت‌های ریز و هوشمندانه‌ای با سر و گردن و شانه‌هایش انجام می‌دهد که تا مدت‌ها علاقه‌مندان به هنر بازیگری، بازی‌ای چنان هوشمندانه و زبردستانه را به یاد خواهند آورد و از یادآوری آن لذت خواهند برد.
مرتضی یونس‌زاده نیز یکی دیگر از سه سرباز این نمایش است که یک بازی منطقی، پذیرفتنی و شسته رفته را به تماشا می‌گذارد. موزیک نمایش آدم‌آدم است به خوبی در راستای زیبایی‌شناسی نمایش قرار گرفته است و در تار و پود این نمایش تنیده شده است. گاهی گروه‌های موزیک شماری از نمایش‌ها، اجرای موزیک برای نمایش را با فرصتی برای برگزاری کنسرت اشتباه می‌گیرند! اما گروه موزیک این نمایش که «ارشان حقی»، «دژار حقی» و «سینا صیرفی» آن را ریخت می‌دهند به خوبی توانسته‌اند در بسیاری از صحنه‌ها و لحظه‌ها نواهایی افکت‌گونه را تولید کنند که به شایستگی به فضاسازی و پیوند عاطفی میان نمایش و تماشاگر کمک می‌کند. گروه موزیک این نمایش در لحظه‌ها و صحنه‌هایی دیگر نیز با نواختن ملودی‌هایی درخور و هماهنگ با آن لحظه‌ها و صحنه‌ها، بر جذابیت‌های نمایش آدم‌آدم است، افزوده‌اند.
ارژنگ فرّخ پیکر این را خواند
setare sj این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید