فیلم اول: ارغوان
یک عاشقانهی خیلی بد
امتیاز من: دو از پنج
کارگردان: کیوان احمدی و علیبنک دار
ارغوان ساختهی کیوان احمدی و علیبنکدار است. دو کارگردانی که پیشترها همکاریهای مشترکی(چه در سینما و چه در وادی سریالسازی تلویزیون) را با یکدیگر پشت سر گذاشتهاند. نمیدانم ارغوان تجربهی چندم این دو کارگردان است اما پرداختن به داستانهای عاشقانهای که تمهای نسبتن اجتماعی هم دارد هیچگاه به معنای تضمینشدن یک فیلم استاندارد نیست.
داستان فیلم تا حد زیادی غیر قابل تعریفکردن است. فیلم در سه سال ۱۳۵۶، ۱۳۸۶ و ۱۳۹۱، سه داستان نسبتن موازی از سرگذشت دختری به نام ارغوان
... دیدن ادامه ››
و وابستگان دور و نزدیک به او را روایت میکند. داستانی که بر نامرادیهای عشق و عشق به موسیقی بنیان دارد.
بازیگران و فیلمنامه اصلیترین نقاط ضعف فیلماند. بازیگر نقش پدرِ ارغوان (آقای منفرد) چه در جوانی و چه فاجعهتر از آن در پیری، میتواند یکتنه یک فیلم را به قهقرا ببرد. آزاده صمدی که قرار بود در نقش دختری ارمنی(!؟) و با لهجهای متفاوت زیبایی خودش را به نمایش بگذارد بیش از هر چیز ناتوانیاش در بازسازی لهجهی یک غیرفارسیزبان را به رخ کشیده است. هنوز اعتقاد دارم مهتاب کرامتی فقط زیباست و عجب آنکه من برای اولین بار از بازی مهدی احمدی تا حدودی راضی بودم: بایست بگویم نقش به او مینشست. علاوه بر بازیها، فیلمنامه بیاندازه خودش را دست کم گرفته است. پلات اصلی که میتوانست با دیالوگهای درست و وضع اتفاقات جذاب به یک اتفاق در سینمای ما تبدیل شود، تا آن حد خودش را حقیر میکند که حتی پیام اخلاقیای مبنی بر لزوم رعایت حق کپیرایت هم در آن دیده میشود. روابط میان شخصبتها پوک است و تمام تلاش فیلمنامهنویس(که از قضا همین دو کارگردان است) در غافلگیری بیننده بیشتر شبیه به طنز مینماید.
با این حال، این دو کارگردان هنوز هم تمام نشدهاند. فیلمبرداری خاص آنها که مبتنی بر اصل حرکت دوربین است گاه دکوپاژهایی رقم میزند که قابل تقدیرند. سکانس بازگشت منفرد به خانه پس از کنسرت یکی از آنهاست. اما، به هر روی، اسلوموشنهای کارگردانان و بازیهای فرمیِشان، در نهایت هم نمیتوانند فیلم را از فاجعهی فیلمنامه و بازیها(که به هر حال هر دو منتسب به آنها هستند) دور نگاه دارد. ارغوان بلاشک که میتوانست فیلمِ بهتری باشد. حتی میتوانم ادعا کنم اگر این فیلم هیچ دیالوگی نداشت و ما دیالوگها را در ذهنِ خودمان میساختیم هم باز با فیلمِ بهتری روبرو بودیم. تصویر و صوت در ارغوان بیداد میکند.