به نظرم در مجموع کار به دیدنش میرزید.
مشکلش عدم پیوستگی صحنه ها و از بین رفتن خط روایی در بیان حرف و انتقال حس بود، تک تک پرده ها از نظر کارگردانی و خلاقیت خیلی خوب بودند اما من هیچ وقت خلاقیت برای خلاقیت رو نمی فهمم، در ظاهر نمایش درباره عدالت وااخلاقه و اساسا کلر برای خرید عدالت به شهر بر میگرده و اخلاق مردم شهر رو به چالش میکشه اما در صحنه های میانی موزیکال و عروسکی مدام به سمت مفهوم "ما همه خوبیم" و "شرافت دروغین" میرود و اون ضربه و هولناکی اتفاق نهایی به شدت کمرنگ و لطیف میشه.
در مورد استفاده از عروسک هم قانع نمیشیم که چرا بعضی وقنها هست و گاهی نیست و این مشخص نبودن به کار ضربه زده شاید کارگردان با استفاده به شدت جذاب از ایده های عروسکی اش میخواسته کشش و علاقه ایجاد کنه.
کاش حداقل یکسری از مفاهیم کلی به صورت گل درشت منتقل نمیشد مثل صحنه اعتراف قاضی یا حتی خود پیشنهاد کلر.
در آخر اینکه تئاتر بی ادعا تقاط ضعفش قابل هضمه و همیشه دوست داشتنیه به نظرم اگه گروه در قیمت بلیتش تحدید نظر کنه میتونه هر شب تماشاچیه بیشتری هم داشته باشه
.
دست آقا مصطفی هم درد نکنه به خاطر قرار گروهی که گذاشت و شب خاطره انگیزی شد تماشای این کار در کنار دوستای تیوالی