در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مرصاد غنی آبادی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:58:16
 

فعال هنری

 ۱۲ اسفند ۱۳۷۷
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
درباره نمایش پ و گ و i
نمایش حاصل تلاش گروهیِ نسل جدید تئاتر بود با امضای خاص خودش. شاید بشه گفت ورود روانکاوانه به بحث تروماهای کودکی و دور تسلسل‌واری که خشونت رو نسل به نسل منتقل می‌کنه. از بحث محتوا که بگذریم فرمی که برای بیان این موضوع استفاده شده بود بسیار جسورانه بود. سبک رئالیسم جادویی و استفاده از نورپردازی و طراحی صحنه ای که فضای وهم و واقعیت رو به هم متصل می‌کرد. شاید بزرگترین خرده ای که میتونم بگیرم این باشه که جای خیلی بیشتری برای خیال پردازی وجود داشت. نمایش در ساخت موقعیت های خاص و به دور از کلیشه خیلی خوب عمل می‌کرد. شاید بهترین لحظه ای که میتونم مثال بزنم پایان بود. پایانی که خیلی بهتر از توقع من بود. به تیم سازنده ی این نمایش تبریک می‌گم چون به طور همزمان از دو چیز لذت بردم:
۱_ نمایشی با ریتم خوب و داستان جالب
۲_ جوشش نسل جدید تئاتر
نمایش دیالوگ محور بود و سعی در انتقال مفهومی داشت که به خوبی پرداخت نشده بود و خیلی از مخاطبین با گنگی سالن رو ترک می‌کردن.
اما در نهایت به این گروه دولت داشتنی خسته نباشید میگم و منتظر اجرا های بعدیشون هستم.
محمد فروزنده و میثم محمدی این را خواندند
زهرا نورانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
https://www.aparat.com/v/lzVrx
هر چیزی قابل مذاکره است!
چکیده ای از کتاب
https://www.aparat.com/v/T6yEH
نگاهی به کتاب «ثروتمند ترین مرد بابل»
راهکار هایی برای رسیدن به ثروت.
امیرمسعود فدائی و سارا تفرشی نژاد این را خواندند
زهرا نورانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کسوف در میان فیلم های سینمای روشنفکری یک اثر شاخص و در رزومه ی آنتونیونی، رادیکال ترین اثرش است.
آنتونیونی کارش را از تیتراژ آغاز می‌کند،؛ در تیتراژ، موسیقی پاپ شاد و سرزنده و معروف آن زمان ناگهان به قطعه ای هراسناک با ساز های زهی و پیانو کات می‌خورد. فیلم از همینجا رویکرد خودش را مشخص می‌کند.
کسوف به شکل متقارنی هم با سکوت آغاز و هم با سکوت پایان می‌یابد. فضای فیلم مملو از اشیا و وسایلی‌ست که پیوسته انسان را محاصره کرده اند.
کسوف با یک پایان آغاز می‌شود! خاکستر و ته‌مانده های سیگار نشان می‌دهد زوجی شب را تا صبح در کنار هم گذرانده‌اند اما ناگهان زن بدون هیچ مقدمه ای بحث جدایی را مطرح می‌کند. داستان هیچ دلیلی برای این تصمیم زن به ما نمی‌دهد و آنتونیونی در سراسر فیلمش با همین روند دلالت های منطقی و داستانی را از ما می‌گیرد و از همین راه ما را به تفکر و کنجکاوی وا می‌دارد.
شاید به جرأت بتوان گفت کسوف هیچ داستان منسجمی ندارد!
فیلم پازلی از مفاهیم است که جایگزین داستان می‌شود. نکته ی تأمل برانگیز و جاه‌طلبانه ی کسوف نیز همین است؛ داستان به ذات خود مسحور کننده است اما فیلمساز با پرهیز از قصه‌گویی سعی دارد مخاطب را از خواب خوش داستان بیدار کند و توجهش را به مطالب دیگری مثل میزانسن و فضا جلب کند.
آنتونیونی به ... دیدن ادامه ›› ما یاد می‌دهد می‌شود با انسجام فضا، از قید داستان گذشت! هر چند با وجود اینکه فیلم هیچ تاکیدی بر وقایع ندارد اما نشانه هایش را می‌شود پیدا کرد. انگار آنتونیونی به مخاطبش می‌گوید: واقعه هست، اما من بازگو نمی‌کنم...
آنتونیونی بر خلاف تمام آثار سابقش این بار مستقیما به سراغ مرگ نمی‌رود. ملال در این فضا بیشتر از حدی‌ست که بشود با مرگی دراماتیک یا خودکشی از شر آن خلاص شد.
با این حال که مرگ در فیلم وضوح عینی نمی‌یابد اما کسوف پر از نشانه های مرگ است؛ مثل هفت دقیقه سکوت مطلق انتهای فیلم که شاید به مذاق مخاطب عام خوش نیاید و تمام صحنه ها یادآور جای خالی فردی‌ست که دیگر حضور ندارد.
و اما در این سکوت گنگ و طولانی پایانی که آمبیانس نیز به کمک صحنه می‌آید و به مثابه ی میزانسن عمل می‌کند، آنتونیونی شاید یکی از غریب ترین پایان های فیلم در تاریخ سینما را رقم می‌زند.
#کسوف
#مرصاد_غنی_آبادی
#میکل_آنجلو_آنتونیونی

https://vrgl.ir/vaXbz
مطلب جالبی بود😍👌
۰۶ آبان ۱۴۰۲
زهرا نورانی (zahranurani)
مفیدبود
۰۷ آبان ۱۴۰۲
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
زهرا نورانی
مفیدبود
سرت سلامت
۰۹ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هملت؛ نمایشنامه ی پرآوازه و مشهور ویلیام شکسپیر که بلند ترین اثر وی نیز به شمار می‌رود، شرح زندگی شاهزاده ی دانمارک پس از قتل پدرش است.
هملت پس از خاکسپاری پدرش، زمانی که همچنان سوگوار و غرق اندوه است، درمی‌یابد که هنوز چندی از مرگ پدرش نگذشته، عمویش با مادرش پیوند زناشویی بسته و در کمال بی احترامی به تمام آیین ها و اخلاقیات، به روی تخت پادشاهی نشسته است.
در همین حین که هملت از رفتار مادر و عموی خود در انزجار است نگهبانان، شبح شاه فقید (پدر هملت) را می‌بینند که نیمه‌شب خود را آشکار می‌سازد و بسیار غمگین است اما با آنان سخنی نمی‌گوید. نگهبان تصمیم می‌گیرند این ماجرا را با هملت در میان گذارند که شاید او بتواند با شبح پدر گفتگو کند.
زمانی که هملت از این ماجرا خبردار می‌شود و به دیدار شبح می‌رود، شبح پدرش به او اشاره می‌کند که تنها بیاید و در آن گفتگو به هملت فاش می‌کند که برادرش با ریختن زهر در گوشش او را به قتل رسانده. سپس از هملت که سخت برآشفته است می‌خواهد انتقام خونش را از برادرش بگیرد.
هملت برای اینکه سندی دیگر مبنی بر شک‌ش بیابد، گروهی از بازیگران را فرا می‌خواند که در مقابل شاه صحنه ای بازی کنند. در این صحنه بازیگر نقش برادر شاه، با ریختن زهر در گوشش بازیگر نقش شاه او را به قتل می‌رساند. شاه کلادیوس (عموی هملت) هنگامی که این صحنه را می‌بیند به قدری حالش دگرگون می‌شود که از جای برمی‌خیزد و مجلس را ترک می‌کند. هملت پس از این اتفاق از درستی اندیشه هایش مطمئن ... دیدن ادامه ›› تر می‌شود.
پس از نمایش، هملت در اتاق مادرش، در گفتگویی خصوصی با او فاش می‌کند که تا چه اندازه از او متنفر است! در همین میان سایه ی پلونیوس(پدر معشوقه اش و وزیر دربار) را پشت پرده ای می‌بیند و به این خیال که او عمویش کلادیوس است، شمشیر را در پرده فرو می‌کند ‌و پلونیوس را به قتل می‌رساند.
کلادیوس که سودای قتل هملت را نیز به سر دارد او را برای تحصیل به انگلستان می‌فرستد تا پنهانی به قتل رساند اما با جابجایی نامه‌هایش، این نقشه راه به جایی نمی‌برد و به جای هملت، همسفرانش کشته می‌شوند.
در این حین اوفیلیا که از اندیشه های هملت آگاه شده و در سوگ قتل پدرش به دست هملت است، پاک مجنون می‌شود و هنگام بوییدن گلی در کنار رودخانه، خود را در رود غرق می‌کند.
هملت همینکه از توطئه ی قتل خود آگاه شد به دانمارک برمیگردد.
لایرتیس (برادر اوفیلیا و پسر پلونیوس) که به دنبال انتقام از هملت است، او را به مبارزه ای فرا می‌خواند. قبل از مبارزه، کلادیوس جام شرابی زهرآلود برای هملت کنار می‌گذارد؛ شهبانو (مادر هملت) که بی خبر است، جام شراب را سر می‌کشد و به کام مرگ کشیده می‌شود.
همچنین کلادیوس، نوک شمشیر لایرتیس را هم به زهری قوی آلوده می‌کند. هملت در جریان مبارزه، زخمی از شمشیر زهرآلود برمی‌دارد، در پایان لایرتیس که متوجه می‌شود در کشاکش مبارزه جای شمشیر ها عوض شده و او نیز زهر شمشیر را خورده است ماجرا را برای هملت بازگو می‌کند و از او می‌خواهد حال که هر دو در بستر مرگ اند از یکدیگر بگذرند، زیرا خائن واقعی پادشاه است. هملت با شنیدن این مسئله قبل از مرگش، به آنی شمشیر زهرآلود را برمیدارد در تن پادشاه خائن فرو می‌کند که سوگند انتقامش کامل شود و کلادیوس نیز به تاوان اعمالش برسد.

https://vrgl.ir/nFBZ4
سپهر این را خواند
ماه‌بانو کیانیان، سارا رضایی و امیرحسین گودرزی این را دوست دارند
سارا رضایی (sararezayii)
خوبی تو خوب
۰۴ آبان ۱۴۰۲
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
امیرحسین گودرزی
جالب بود
سرت سلامت
۰۵ آبان ۱۴۰۲
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
ماه‌بانو کیانیان
عالیه.
ممنونم ماهی جان
۰۵ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سارا تفرشی نژاد و امیرحسین گودرزی این را دوست دارند
امیرحسین گودرزی (amirhosien0011)
زیبا بود
۰۴ آبان ۱۴۰۲
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
ممنون از لطفت
۰۵ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
توضیح عالی.
۰۴ آبان ۱۴۰۲
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
ماه‌بانو کیانیان
توضیح عالی.
سرتون سلامت.
۰۵ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مرصاد غنی آبادی (mersadghaniabadi)
درباره نمایش ۲۲۲ i
متن، دراماتورژی، بازی، کارگردانی، نور، طراحی صحنه، فرم و تمام شاخصه های کار سطح بالا بود. افکت های صوتی خوب و دقیق. از رقص سماع ابتدای کار لذت بردم ولی شاید انسجامی با کل کار نداشت. در کل یکی از بهترین اجرا های ۱۴۰۱ بود.
امیرحسین گودرزی (amirhosien0011)
زیباست
۰۴ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از شیوه اجرایی، بازی ها و نورپردازی لذت بردم؛ اما موسیقی در همه ی صحنه ها سرآمد بود. شاید کار جاهایی از دراماتورژی ضربه خورده بود ولی با تمام این مسائل از دیدن این اجرا لذت بردم و به این تیم درجه یک خسته نباشید میگم.
امیرمسعود فدائی، سپهر، چاوش و نرگس کیومرثی این را خواندند
امیرحسین گودرزی و محمد لهاک این را دوست دارند
امیرحسین گودرزی (amirhosien0011)
💙💙
۰۴ آبان ۱۴۰۲
امیرحسین گودرزی (amirhosien0011)
جالب
۰۴ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

شعر و ادبیات
سینما
تئاتر

تماس‌ها

09354433183