نمایش آژدهاک
نمایشی تک پرسوناژ که از نظر من نمایش خوبی بود، کار مونولوگ بود، و بازیگر این نمایش توانست به خوبی از پس این نمایش سخت بر بیاید، نمایشنامهی آژدهاک یکی از چندین آثار فوقالعاده خوب استاد بهرام بیضایی بزرگ هست که هر کارگردانی این جسارت را به خودش نمیدهد،که با چنین متن سنگینی شروع به هنر نمایی کند، جا داره از این گروه خوب بابت این نمایش خوب تقدیر کرد، طراحی لباس خوب، طراحی نور خوب که با یک میزانسن مینیمال خوب نسبت به بازی بازیگر همه چیز را خوب پیش میبرد و موسیقی خوبی که به فضای نمایش حس بهتری میداد، همه چیز در این نمایش سر جای خود زیبا بود، و در آخر از نظر من این نمایش میتوانست از گروهی بازیگر پرفورمنس و گروه کُر استفاده شود، و در پارهای از لحظات، ریتم کار بالاتر میرفت این نمایش را میتوانست خیلی زیباتر از آن چیزی که بود نشان دهد، خسته نباشید و خدا قوت میگم به بچهها، این کار ارزش دیدن را دارد، به امید موفقیت هنرمندان خوب کشورم
نمایش لوپ
تپق زیاد بازیگران، فراموش کردن دیالوگها، و ناپخته بودن دیالوگها در این نمایش به وضوح دیده میشد، بداهههایی که به شدت در نمایش استفاده میشد و نمایش را از مسیر اصلی خود دور میکرد، طراحی نور که اصلا به فضای نمایش نزدیک هم نبود، افکت صدای نوییزی که نبود آن هیچ صدمهای به نمایش نمیزد و کاربرد آن در نمایش نا مفهموم بود، در اکثر مواقع بازیگر نقش کارگردان در نمایش دیده نمیشد، که اگر به جای آن یک نریشن گذاشته میشد باز به کار صدمهای زده نمیشد، اکتهای ناهماهنگ و قراردادی بودن دیالوگها توسط بازیگران به وضوح دیده میشد، استرس در آغاز هر نمایش نیازمند هر بازیگری هست و کاملا عادی است، ولی استرس در بازیگر نقش آذر تا آخر نمایش دیده میشد، و از طرف دیگر بازیگر نقش آبان به اصطلاح از آن ور بام افتاده بود، رفت و آمد نور: که اگر تا آخر نمایش نور تخت میماند هم هیچ فرقی نمیکرد، عدم وزن صحنه، در نمایش به شدت در ذوق مخاطب میزد، عدم استفادهی درست از اکسسوری و رنگ در نمایش، انتخاب نادرست کارکتر در نمایش، چرا باید نقش لیدی مکبث در این نمایش شبیه به یک کارکتر ترنس نشان داده میشد ؟ و در آخر این نمایش قصد انتقال چه پیامی را به مخاطب داشت ؟ نمیدانم، امیدوارم روزی نمایشی به مراتب بهتر ،از بچههای تئاتر شاهد باشیم، با آرزوی موفقیت برای هنرمندان و هنر دوستان و مردم خوب کشورم
کار خوب و جذابی بود
داستانی غمگین، با محوریت شجاعت
بعد از مدت ها از دیدن یک تئاتر خوب لذت بردم
با بازی خیلی خوب استاد غفارمنش و بازیگر نقش پدر، استاد علیرضا آژیده عزیز
نمایش ملک عشاق، با بازی های خیلی خوب رضا حسن نژاد و علی پیلور، نمایشی که خیلی زیبا و دلنشین بود و مخاطب رو همراه با خودش به دنیای عشق و شعر کشاند، و استفاده از انواع شخصیتهای متفاوت که توانسته بودن با تفاوت سلیقه و عقایدشان در کنار هم مانده و رفاقتشان را حفظ کنند و ... این نمایش خیلی جذاب و دوست داشتنی بود و استفاده از رقص سما چقدر زیبا و لذت بخش بود و پرفورمرهای خوبی که با این نمایش زیبا مخاطب رو میخکوب کرده بودن، انتخاب موسیقیهای خوب و و و ...
و در نهایت خسته نباشید میگم به این تیم خفن که در کنار هم توانسته بودن نمایش خوبی را ارائه بدهند.