با شوهر خاله ام که در مورد فیلم صحبت کردم و من تنها به فیلم ایراد میگرفتم با شنیدن حرفهای من گفت : دلیلی نداره که از فیلمی که خوشت نیومده اون فیلم را تخریب کنی ، شاید تو فیلم و نفهمیدی ،
بله من فیلم را نفهمیدم ...
این همه مواد دور ریخته شد چرا محسن هیچ صحبتی از آنها نکرد، محسن یک خورده فروش بود ، ساقی اصلی تو فیلم اصلا سراغ موادهاش نیومد
چرا تریاکهای بسته بندی شده را ریختن تو چاه مستراح و بسته های شیشه را به پشت بام همسایه
... دیدن ادامه ››
پرتاب کردن
چرا اون خواهری که خارج از شهر زندگی میکرد به یکباره به خانه ی مادرش اومد !!
چرا وقتی سمیه برگشت ، برادرش باهاش هیچ برخوردی نکرد ؟
نوید پسر با استعداد خانه که هیچوقت درس نمیخوند ؟
و خواهری که 206 ثبت نام کرده ، از کیش برگشته و تنها سوغاتی که برای خانواده آورده سهم سمیه است ، پس چرا جلوی سمیه را کسی نمیگیره که نره به افغانستان !!
چرا مادر، نوید و به خونه ی لیلا خانم فرستاد و بسته ی شیشه را از پشت بام برداشتند ، شاید مادر میخواسته دوباره بسته ی شیشه را مخفی کند برای روز مبادا !!!
و محسنی که اعتیاد دارد ، و به سمیه میگوید ،تو نرو من جای تو میرم !!!
من گم شدم و نفهمیدم