در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کامران متقی | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 08:17:54
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پس از شش ماه نمایش ندیدن، حس خوبی داشت که یک اجرا دیدیم....و تمام.

پایین‌تر از حد انتظار بود و نقش خانم پارسا را هم درک نکردم.

به امید کارهای قوی از آقای کوشکی، همچون کارهای پیشین ایشان مانند ۱۳ و هفتمین جان سگ.
محسن جوانی، پویا فلاح و علی ژیان این را خواندند
arash tehrani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تنها می‌توانم بگویم که عجب نمایشی بود، پرداختن به یک تابو که کمتر کسی به آن نزدیک شده. بازی‌های فوق‌العاده و گیرا که در طی دو ساعت تماشاگر را ... دیدن ادامه ›› روی صندلی میخکوب کرد.
شخصیتهای متنوع که مشت نمونه‌ی خروار جامعه بودند و پردازش و بازیهای فوق‌العاده یک شاهکار خلق کرده بود.
گاهی طنزی دلچسب داشت و تماشاگر را به وجد می‌آورد و گاهی چنان خشمگین که سکوت سالن را فرا می‌گرفت.

چشم به راه کارهای آینده‌ی این گروه توانمند کارگردانی و بازیگران هستم.
امیرمسعود فدائی و رضا مظفری این را خواندند
امیر مسعود، رسا، زهره وزیری و سپیده این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نخستین کاری که از آقای کوشکی دیدم، نمایش ۱۳ بود، کاری به غایت جذاب که تماشاگر متوجه گذر ساعتها نمی‌شد، در پایان، تا چند روز در فکر بودم که کشتار حقیقی پایان نمایش به دست قاتلان دردناکتر بود یا کشتن شخصیت هر کاراکتر به دست دوستانش...

این کار هم به همان جذابی بود، با همان ریتم، طنزی فریبنده در آغاز که برخی را می‌خنداند ولی در پشت خود، ترور شخصیت بازیگر را به دنبال داشت و در ادامه، قتل واقعی کاراکتر و تعلیق نهایی که تماشاگر را به فکر می‌اندازد که کدام دردناکتر بود؟ ترور شخصیت که با خنده‌ی تماشاگر همراه است یا قتل واقعی با صحنه‌ی خون آلود و سکوت تماشاگران...

درود بر آقای کوشکی... بی‌صبرانه منتظر کارهای آینده‌ی ایشان هستیم....
به نظر من کپی ناقصی بود از "آرش صاد" کار آقای رحمانیان. در آرش صاد هم نمایشنامه ای معروف در محیطی غیر متعارف اجرا شد؛ داستان آرش کمانگیر در یک آسایشگاه روانی و فلسفه ی اینکار، اعتراض به تخریب آن آسایشگاه بود. انحرافی هم از دیالوگها در کار نبود و خط داستان با گفتگوهای اضافه یا اغراقهای صحنه نمایش، گم نمی شد.
ولی امان از این کالیگولا که هم دیالوگهای انحرافی اش و هم خود صحنه و نیز کش دادنهای بی جهت برخی قسمتها مانند مومیایی کردن، تماشاگری چون من را خسته و کلافه کرد و کلا" داستان و دیالوگها رو از دست دادم.
نیلوفر رحیمی، رومینا خلج هدایتی و سپهر امیدوار این را خواندند
a_ap58 این را دوست دارد
سلام خسته نباشید.
یک نکته در مورد نوشته اتون.
کالیگولا با همین شیوه و روش اجرا سال 1389 اجرا شده بود و اجرای الان در واقع یه جور اجرای مجدد اون نمایشه. پس اگر بخواهیم حرف شما رو در مورد کپی بودن یک اجرا از اجرای دیگه قبول کنیم باید گفت آرش ساد ( و نه آرش صاد!) کپی کالیگولا محسوب میشه. البته تاکید میکنم که اصلا بحث مقایسه این دو تا نمایش از نظر من کاملا اشتباهه.
رحمانیان در آرش ساد ( که به نظر من قوی ترین نمایشش بعد از بازگشت به ایرانه) فقط از کلیت و فرم اجرای نمایشنامه مارا-ساد ( تحت عنوان ... دیدن ادامه ›› کامل "شکنجه و قتل ژان پل مارا به اجرای ساکنان تیمارستان شارنتون به کارگردانی مارکی دوساد") برای اجرای نمایش آرش استفاده کرده ولی آقای غنی زاده خوانش (روایت) خودش را از نمایش نامه کالیگولا ارائه کرده که این دو قضیه کاملا با هم تفاوت دارند.
ببخشید اگر طولانی شد
مانا باشید
۱۶ شهریور ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید