«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
ساحت متن و ایده ی اصلی، بی نهایت ژرف،انسانی، لطیف و تأثربرانگیز بود؛ خصوصا در این مقطع زمانی که خاورمیانه به خون کشیده شده... من باب هم حسی نمایش به هدفش میرسه و بسیار هم موفقه. دیالوگ ها، فوق العاده ظریف و دقیق و فکر شده کنار هم چیده شدهن. و بازی آتنا اسدی معرکه ست! اما باگ های اجرا و کارگردانی، شوربختانه زیاده و در این ساحت مدام مخاطب رو دلسرد میکنه. این ایده ی ارتباط گرفتن و یا به اشتراک گذاشتن نمایش با مخاطب اصلا در نمیاد ! خوب یا بد، سجاد افشاریان عزیز، به کراش لاو قاطبه ی جماعت نوجوان تبدیل شده، و این باعث شده اجرای همچین ایده ای دست انداز های زیادی داشته باشه! کسی که در حین اجرا کنار من نشسته بود یک دختر نوجوان بود که وقتی افشاریان دیالوگ ها رو خیرات میکرد یا از مردم سئوالاتی میپرسید، دختر بال بال میزد که افشاریان بیاد سمتش! جدا مهوع بود! چیزی شبیه کنسرت ماکان بند! یا سئوالاتی که پرسیده میشد خیلی ها رو معذب میکرد برای جواب دادن! این رو به عین، از گروهی از مخاطبان تو محوطه شنیدم! یا اینکه جواب های برخی به شدت بی ربط و فکر نشده بود و در نتیجه باعث سکته در اجرا و دور شدن از متن نمایش میشد. بعضی ها خیلی طولانی جواب میدن، انگار دوست دارن بخشی از نمایش باشن و خب شدنی نیست! مورد ابزود دیگه این بود که افشاریان از من پرسید ساز میزنی، خواستم جواب کوتاهی بدم، خانم پشت سرم فریاد زد بله میزنم!! البته آکاردئون خیر! با خودش فکر کرد الان افشاریان ازش میخواد بیاد ساز بزنه ؟!!! مع لأسف! ایده ای ناب، زیبا و لطیف و به غایت انسانی، قربانی این ایده ی اجرایی عقیم شده...
اصرار آقای دشت آرای برای بازی گرفتن از همسرشون جدا برام جالبه... بعد از اون همه نقد کاربران که از بازی خانم ون هولک در نمایش پدر گلایه داشتن، باز هم قرار با حضورشون دلگرممون کنن... کسی که نمیتونه روان و سلیس فارسی حرف بزنه، انقدر تپق میزنه که بازیگر مقابل هم تمرکزش رو از دست میده و ریتم اجرا رو به هم میریزه... ایشون هنرمند هستند و محترم ولی برای بازیگری به زبان فارسی، گمونم هنوز آماده نیستن، و جناب کارگردان با این همه تجربه و سرد و گرم چشیدگی، اصرار نامعقولی به استفاده از ایشون دارن... باید دید این نمایش میتونه دلسردی غالب مخاطبین، از نمایش پدر رو جبران کنه یا نه.
یک عدد بلیط (A-4 32) برای فردا 26 شهریور موجوده ...
شماره تماس 09193665603
مروز ردیف اول دو تا بلیط دارم... هوا خیلی آلوده ست و من آسم دارم نمیتونم بیرون بیام... اگر کسی میخواد به این شماره پیام بده: 09011567477
۴ دقیقه پیشخواندمدوستدارمنظردهی
مروز ردیف اول دو تا بلیط دارم... هوا خیلی آلوده ست و من آسم دارم نمیتونم بیرون بیام... اگر کسی میخواد به این شماره پیام بده: 09011567477
برای امروز ردیف اول دو تا بلیط دارم... هوا خیلی آلوده ست و من آسم دارم نمیتونم بیرون بیام... اگر کسی میخواد به این شماره پیام بده: 09011567477
موسیقی عالی، بازی های قوی، گیرا و تاثیر گذار! بازنویسی بسیار روان و دلچسب؛ کاملا شکسپیری و در عین حال قابل درک برای انسان معاصر! کوریگروفی آریل هم عالی بود! تنها چیزی که به نظرم خیلی عجیب بود لباس پادشاه بود! باقی کاراکترها از نظر طراحی لباس قابل قبول بودن... و البته بازی پسر پادشاه هم نسبت به بقیه ضعیف تر بود... در کل قوی و به یاد موندنی!
این کار خوب و دلپذیر در ۱۴۰۱ هم اجرا خواهد شد و پیشنهاد من تماشای بی درنگ این اثره... بی شک تئاتر دوستان، بازی های پخته و حرفه ای تری از نمایشنامه های چخوف دیده و خواهند دید؛ اما این اجرا تفاوتی عمیق و معنوی یا سایر اجراها خواهد داشت... تفاوتی به یاد ماندنی که حضور پرشور و جذبه ی نسل درخشان آینده ی تئاتره، که به شکلی غیرقابل پیشبینی، نور امید رو به قلب ما، برمیگردونه...
دوستانی که موفق به تهیه ی بلیط میشن لطفاً راز موفقیتتون رو با ما درمیون بذارید! هر بار ساعت دوازده میام تیوال، همه ی صندلی ها پر شده!