«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
این که دنیا را کمی بهتر از آن چه تحویل گرفته ای تحویل دهی، خواه با فرزندی خوب،
خواه با باغچه ای سرسبز و خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی و این که بدانی حتی
فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است، یعنی تو موفق شده ای...
از: گابریل گارسیا مارکز
بزرگترین لذت در زندگی انجام کاریست که دیگران می گویند:
تو نمی توانی !
از: رومن به روایت پولانسکی
صبر و سکوت معجزه می کند...
تنهایی هایتان را پیش فروش نکنید فصل اش که برسد با باران [صبح آدینه ]می آید
به قیمت می برد...
از: ...
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی؟به چه دل خوش کردی؟تکاندن برف از
شانه های ادم برفی........
از: ...
عطرها
بی رحم ترین عناصر زمین اند...
بی آنکه بخواهی
تو را تا قَعر خاطراتی می برند
که برای فراموشی آنها
تا پای غرور جنگیدی ..
از: آنا گاوالدا
من به آمار زمین مشکوکم
اگر این سطح پر از آدم هاست
پس چرا این همه دلها تنهاست...
بیخودی میگویند هیچ کس تنها نیست
چه کسی تنها نیست،همه از هم دورند
همه در جمع ولی تنهایند
من که در تردیدم تو چطور؟
از: سهراب سپهری
گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است.دست و قلبش عشق است.در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی.
بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده . شاید نخواهی هم .شاید هم بخواهی و
ندانی .نتوانی که بدانی .عشق ،گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های به گِل آلوده ی تو که دیواری را سفید می کنند.
از: جای خالی سلوچ/ محمود دولتآبادی
جاذبه خاک
به ماندن می خواند
و آن عهد باطنی
به رفتن...
عقل به ماندن می خواند
و عشق به رفتن...
و این هر دو را خداوند آفریده است
تا وجود انسان
در
آوارگی وحیرت میان عقل و عشق معنا شود.
از: ...
گاهی
دلم برای خودم تنگ می شود.
از: ...
من کسی را میشناسم که دوستش دارم و دوستم ندارد، شب ها بی تاب خیره به یک عکس مینشینم, حرف میزنم ,دلتنگ میشوم... و او نزدیک و نزدیک تر میشود به
کسی دیگر و در آرزو تمام شدن احساس . . .
من کسی را میشناسم که دوستم دارد و من دوستش ندارم هر روز هزار قدم برای راضی کردنم بر میدارد و من هزااااااااااااار قدم دور میشوم . . .
کسی را میشناسم که یک زمان دوستش داشتم و دوستم داشت و امروز فقط یک خاطره است، بی هیـــــــــــــــــچ احساسی . . ....
کسی را میشناسم که یک روز دوست ترین من بود نزدیک تر از خودم به خودم و امروز دشمن ترین و دورتر از هر که تا امروز شناختم . . .
زندگی همینه ...
کاش بین این ها کمی، فقط کمی "آرامش" بود . .
سخت است
همزیستی دائم با کسانی که
دغدغه هایت را نمی فهمند
اما
عزیزان تواند.
از: گابریل گارسیا مارکز
موندنی راهشو پیدا میکنه
رفتنی بهانشو......
از: ناشناس