در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Amirmansoor Amirahmadi | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 20:10:49
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در ابتدای سخن این نکته را متذکر می شوم که از دیدن کار لذت بردم و امیدوارم همانگونه که در سالن گفته شد ، اجرای این نمایش تمدید شود و کسانی که آن را ندیده اند فرصت دیدن نمایش را پیدا کنند و کسانی که کار را دیده اند و هنوز نتوانسته اند برای بار دوم یا بیشتر کار را ببینند این فرصت را در اختیار داشته باشند .
این کار را می توان در زمره تراژدی نو به حساب آورد . وقتی اثر را تحلیل می کنیم در می یابیم که همگی قربانی هستند . قربانی حس انتقام و تا وقتی این حس وجود دارد هرگز بشر روی آرامش را نخواهد دید .
با دیدن این نمایش یاد سخن معروف نلسون ماندلا پس از پیروزی در آفریقای جنوبی افتادم . " فراموش نمی کنم اما می بخشم" در دادگاه های آفریقای جنوبی هنگامی که جنایتکاران نظام پرولتاریا را محاکمه می کردند از آنان خواسته می شد که اعتراف کنند سپس قربانیان این جمله را می گفتند:" فراموش نمی کنم اما می بخشم" به نظر من تمام سخن این نمایش نیز همین نکته است : نگاه داری کینه در دل موجب راحتی قربانی نمی شود حتی اگر انتقام بگیرد هرگز به آرامش دست نخواهد یافت . او انتقام می گیرد اما چون آرام نشده است حاضر نیست فرزندی به دنیا آورد . دلیل بی تفاوتی دنیا و عدم اجرای عدالت و ... نیست . دلیل تنها عدم آرامش او است . تنها هنگامی این چرخه باطل فرومی پاشد که بخشش بدون فراموشی صورت گیرد.
اما اجرای کار: به نظرم بازیگران به خوبی در نقش نشسته بودند . البته با کار بیشتر می شد روانتر از این هم بازی کرد. در ابتدای کار به نظر می رسد خانم مرزبانیان تصنعی و اغراق شده بازی می کند که در انتهای کار مشخص می شود باید این گونه بازی می کرده است زیرا خانم مرزبانیان در واقعیت بازیگر است ... دیدن ادامه ›› اما فردی که نقش او را بازی می کند چیزی از بازیگری نمی داند اتفاقاً این یکی از سخت ترین کارهایی است که یک بازیگر می تواند انجام دهد یعنی نقش کسی را بازی کند که بازیگر نیست اما او دارد نقش بازی می کند (توضیح بیشتر موجب افشای داستان می شود) میزانسن و صحنه پردازی در کمال ایجاز ، مفید بود .به نظر من هیچ چیز اضافه ای در صحنه وجود نداشت .
موسیقی زیبا و متناسب با نمایش اما کاش کمی لول موسیقی پایین تر بود تا گفتگو ها را ماسکه نمی کرد ودر برخی اوقات نیز لازم بود موسیقی ادامه پیدا نمی کرد و کوتاه تر بود .
امیدوارم در اجراهای بیشتر کار قوی تر و بهتر از گذشته اجرا شود
خیلی دوست داشتم تحلیل روانشناختی آقای دکتر بابایی زاد را هم بشنوم ولی متاسفانه دیشب ایشان تشریف نیاورده بودند. اگر جایی تحلیل ایشان بر روی این نمایش وجود دارد ممنون می شوم راهنمایی کنید تا آن را بخوانم یا ببینم
https://www.aparat.com/v/kxnn82a

سلام این لینک تحلیل دکتر بابایی زاد در اپارات هست
محمد مزدارانی
https://www.aparat.com/v/kxnn82a سلام این لینک تحلیل دکتر بابایی زاد در اپارات هست
سلام . بسیار سپاسگزارم . خیلی تحلیل خوبی بود . اما کسانی که نمایش را ندیده اند این تحلیل را اکنون نبینند و پس از دیدن نمایش آن را ببینند . ناچار تمام داستان در تحلیل بیان می شود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر به دنبال دیدن یک کار کمدی هستید . به هیچ عنوان توصیه نمی کنم. متاسفانه از ابتدا رده بندی کمدی برای این کار نادرست است . اگر با چند صحنه محدود کمیک یک کار کمدی قلمداد می شود . پس می توان گفت هملت نیز یک کار کمدی است . رئند دراماتیک نمایشنامه بسیار ضعیف و پراکنده است . اشاره به نکات و صحنه هایی از سینما و تئاتر دهه پنجاه شاید برای افرادی که با آن کارها خاطره نوستالژیک دارند مفرح باشد ولی برای جوانان بیست یا سی ساله به هیچ عنوان جذاب نیست .
کار کمدی باید در نفس خود کمدی باشد نه اینکه به زور تکرار این عبارت که کار کمدی است بخواهید تماشاگر را بخندانید . می توان گفت اگر نمایشنامه دارای انسجام کافی بود می شد آن را یک ملودرام اجتماعی با صحنه های کمیک دانست . مخصوصاً صحنه آخر اوج غم و اندوه است و تماشاگر چرا باید به نکات دردآور بخندد مگر بیمار روانی است؟
میزانسن ها کاملاً نامتناسب با سالن نمایش بود . آیا کارگردان نمی داند که بازیگر بی دلیل نمی تواند پشت به تماشاگر دیالوگ بگوید . عملاً میزانسن فعلی بیشتر متوجه تماشاگران جایگاه َA است . کلا سالن مناسب این نمایش نیست . اینکه گروه نتوانسته سالن بهتری پیدا کند ربطی به تماشاگر ندارد . تماشاگر می خواهد یک نمایش شسته و رفته ببیند .
متاسفانه به جرات می توانم بگویم بیشتر تماشاگران برای دیدن خانم پرور و خانم ولدبیگی آمده بودند و اگر هم استقبالی کردند فقط برای آن بود که این دو هنرمند را از نزدیک دیده اند و در پایان نمایش با آن ها عکس ... دیدن ادامه ›› گرفته اند .
خوب است که نمایش را با اصل خود آن و قوی بودن آن تبلیغ کنیم نه با حاشیه .
به تماشاگران حرفه ای و متخصص به هیچ عنوان دیدن این کار را توصیه نمی کنم . خود من صرفاً می خواستم یک کار کمدی ببینم و حتی پیش از نمایش توقع خود را کاهش داده بودم که عیبی ندارد حتی اگر کار لوده ای باشد . اما متاسفانه هرچند بازی بازیگران خوب بود اما به دلیل رده بندی نادرست بسیار از انتخاب خود پشیمان شدم . شاید اگر در رده بندی ملودرام کار معرفی می شد و با آن پیش زمینه به دیدن نمایش می رفتم چه بسا از آن لذت می بردم . می دانید به چه می ماند . لواشک آلو و پشمک هردو تنقلات دلپذیری هستند اما اگر لواشکی به شما بدهند که با بوی هل و دارچین و شیرینی زیاد باشد یا پشمکی که ترش باشد و پیش از آن نگفته باشند که این دو متفاوت از تجربیات قبلی شما هستند چه حسی خواهید داشت؟ چه اشکالی داشت که این کار را به عنوان ملودرام معرفی می کردید؟
کاملا اشتباه میکنید و نظر شخصی مغرضانه خودتون به بقیه القا میکنید. بازی خیره کننده سحرولدبیگی کنار اساتید بزرگی مثل خانم سام و پرور بسیار جذاب بود.
محمد مهدی عباس نژاد
دوست عزیز خب خدمتت عرض کنم که بنده دهه هشتادی نیستم و دهه شصتی هستم. خدا رو شکر مشخص استت چه کسی هوچیگری میکند و چه کسی پسته پوک در بسته است. البته میدانید که این پسته در بسته تا شما استفاده ...
چون نوشتید که مشتاق بحث هستید تا دیده شوید می خواستم پاسخ ندهم . اما دیدم عدم پاسخ به منزله تائید فرماشیات شما است . وقتی نوشتم در دهه هفتاد که حضرتعالی در مدرسه بودید در نشریات معتبر نقد می نوشتم . پس باید واضح باشد که برایم مطلب نوشتن در جایی مثل اینجا که فقط افراد برای خرید بلیت می آیند نمی تواند محملی برای شهرت باشد که از ابتدا به دنبال آن نبوده و نیستم و نیازی هم به آن ندارم . من فقط گفتم می توانید از تحصیلاتم در اینترنت آگاه شوید که شما به اولین گزینه اکتفا کرده اید . همین اندازه عجول و خود عقل کل دیدن کافی است که وارد بحثی شوید که در اندازه تان نیست . یک فرد آکادمی را با شهرت مقایسه می کنید؟؟؟؟؟ بسیاری از استادان تئاتر در ایران و سایر دیار به اندازه یک مطرب خیابانی هم شهرت ندارند و بنا بر قیاس شما اگر بنا بر شهرت این گونه باشد پس حتماآن مطربان خیابانی داناتر از آن استادان هستند . همچنین ببینید آیا بسیاری از این افرادی که بسیارتوانمند هستند و جایزه های بسیاری هم برده اند می توانند این توانایی و دانش خود را به دیگران بیاموزند یا خیر؟ در امر نمایش دو گروه وجود دارند گروهی مدرس هستند و گروهی به کار حرفه ای مشغول می شوند . البته هیچکدام از عوامل حرفه ای و مشهور نیز بی نیاز از آموختن در نزد مدرسین نیستند . همین افراد مشهور امروز روزی شاگردی کسانی را کرده اند که هیچ اسم و رسمی از آنان نیست .پس این مقایسه از پایه غلط است که بگو ... دیدن ادامه ›› ببینم چقدر مردم شما را می شناسند؟هرکس در عرصه هنر جایگاه خود را دارد منتقد وظیفه دارد نقد خود را ارایه کند و هنرمند مصداق "آیینه چونقش تو بنمود راست/ خودشکن آیینه شکن خطا است) ایرادات را رفع کند تا تعالی صورت گیرد .
متن اولیه من را اگر بدون سوگیری بخوانید به خوبی درخواهید یافت که بد و خوب نمایش را با هم نوشته ام و اتفاقا بر نقاط قوت نمایش بیشتر تاکید کرده بودم . اما شما و فرد دیگری هیجان زده به هردلیلی آمده اید و دفاع غلط می کنید و نه تنها دفاع غلط که به عدم درک و نفهمیدن و ناآگاهی نویسنده حکم می دهید .
من یک سوال ساده از شما پرسیدم و عاجز از پاسخ شروع به هرزه درایی کردید . گفتم نمایش های کمدی مد نظرتان چیست ؟ چرا پاسخی ندارید>؟
همین اندازه بی منطق هستید که وقتی برایتان نوشتم سالن های مولوی و تالار حافظ و قشقایی و چهارسو بلک باکس هستند مفهوم را نگیرید . من کجا گفتم فقط این ها ،سالن نمایش هستند؟ این ها را به عنوان سالن های بلک باکس موجود مثال آوردم تا بدانید بلک باکس فقط در باغ کتاب نیست بسیاری از نقاط دیگر هم دارای بلک با کس هست.
خوشبختانه یکجا فرمودید که درباره فرد سوگوار منظورم را نفهمیده اید . اگر نفهمیده اید پس آن طعنه های گفتار قبلتان برای چه بود؟ پاسخ عدم درک شما را من باید بدهم ؟ معمولا به جای قضاوت برپایه عدم درک درست می گویند توضیح دهید نه آنکه طعنه بزنند. عیبی ندارد برایتان واضح می گویم : فرض کنید خدای ناکرده (دقت کنید دارم می گویم خدای ناکرده بازبه خود نگیرید) خدای ناکرده یکی از عزیزان شما فوت می کند همان لحظه که بر بالین او نشسته و سوگوارید فردی بیاید و به حالت سوگواری و اندوه شما بخندد . آیا این فرد طبیعی است یا روانی ؟ بیایید سراغ همین نمایش : سه نفر مورد سو استفاده و بی مهری واقع شده اند . صحنه کاملا حزن انگیز است . آیا طبیعی است که به حرف گوینده ای به این حالت آنان بخندیم؟
واقعاً نمی خواستم وارد این بحث شوم اما آنقدر در دفاع از یک کار آسمان و ریسمان بافته اید که مجبورم این نکته را بگویم : کجای این کار کمدی فاخر است؟ اتفاقاً همانجاهایی که از تماشاگر خنده می گیرد وابسته به نوع مبتذل تئاتر روحوضی است . مانند استفاده از خواننده کوچه بازاری یا شوخی با رقص عربی یا اشاره به سکانس های فیلمفارسی یا مردی را جای صندلی جازدن
شما به گونه ای حق به جانب می نویسید از کارهایتان بگویید تا ببینیم مردم چقدر شما را می شناسند. با این قیاس و عدم استقبال عموم مردم می توانید برای کارهای هنری موجود هم ارزش گذاری کنید . راه دور نرویم در همین تهران و همین شب ها نمایش دیگری به قلم هنرمند بزرگ اکبر رادی و با کارگردانی هنرمند توانا آقای هادی مرزبان و بازیگری هنرمندان بزرگی چون ایرج راد، فرزانه کابلی، عباس توفیقی و... در حال اجرا است . سوال اساسی این است چرا جزو نمایش های پرفروش نیست . (مراجعه کنید به اینستاگرام تیوال و گزارش پرفروش ها) . با استدلال شما حتما کار بدی است . اما در واقع یک کمدی فاخر و حرفه ای است . نمی خواهم این دو کار را روبه روی هم قرار دهم که هرکدام در جایگاه خود هستند . فقط می خواستم شیوه قیاستان را بگویم غلط است .
شما در این گفتار آخر به گونه ای نوشته اید که گویا من از ابتدا به شما توهین کرده ام از اولین نوشته تان به ترتیب مثال می آورم تا متوجه شوید چه کسی ابتدا شروع به طعنه زدن و هوچی گری کرده است . پس شما در برابر توهین ، بی ادبی نکرده اید بلکه آغازگر این روند بوده اید : نمونه فرمایش های جنابعالی :

" شما در مورد سالن گفتی که مناسب نیست، خب دوست عزیز شما که ادعا میکنی شاگرد اساتید بزرگی بودی باید بدونی بلک باکس چیه، توی بلک باکس تماشاچی دور میشینه و اجرا وسط صحنه انجام میشه، راستش من تا حالا بازیگر دو رو ندیدم که بتونه همزمان با دو طرف صحبت کنه."
"اول شما باید مفهوم کمدی و انتظارت رو از یک نمایش مشخص کنی، الان همه جا پر شده از نمایش هائی پر از لودگی و دلقک بازی و حرفایی که شاید نتونی با خانواده اون نمایش رو ببینی. اتفاقا اون جور نمایشا خیلی هم خنده دار هستند"
"البته چیزی که من از گفته های شما احساس میکنم به نظر یه تازه منتقد دنبال دیده شدن هستید. نه نمایش برای شما مهم است و نه محتوای آن"
"فقط می‌دونم که برای یه تست بازیگری یا حتی از نزدیک دیدم بازیگرا له له میزنید." (علم غیب هم که دارید!!! تمام آنچه که من به شما گفتم هنوز پاسخ این توهین شما که له له می زنید نیست . شاید برای شما عادی باشد که کسی بهتان بگوید له له می زنی ولی ما فقط به سگ می گوییم له له می زند)


اما گوشه ای از سابقه کاری و تحصیلاتم را می نویسم تا بدانید به دنبال خزعبلاتی که فرموده ای نیستم :
دارای تحصیلات تکمیلی در رشته های نمایش - ادبیات تطبیقی - سینما

جایزه بهترین نمایشنامه نخستین جشنواره نمایشنمامه نویسی وزارت علوم
کاندیدای بهترین نمایشنامه و کارگردانی جشنواره دانشجویی
بازی در نمایش های آمیزقلمدون - فریدون تویی- طبیب اجباری- جعفرخان ازفرنگ برگشته - تقصیرخاک تهرونه
ناظر کیفی و مشاور فیلمنامه چندین سریال تلویزیونی
نویسندگی و کارگردانی چندین تئاتر و فیلم مستند و تدوینگر چند فیلم مستند
مدرس دانشگاه
من هم مانند بسیاری دیگر از مدرسان تئاتر و سینما ناشناخته هستم چون نیازی به این شهرت ندارم . اما بسیاری از همان افراد مشهور از سرکلاس های درس ما مشهورشده اند
این سخن پایانی من بود و پس از این هرچقدر هرزه درایی کنید پاسخی نخواهم داد .
Amirmansoor Amirahmadi
چون نوشتید که مشتاق بحث هستید تا دیده شوید می خواستم پاسخ ندهم . اما دیدم عدم پاسخ به منزله تائید فرماشیات شما است . وقتی نوشتم در دهه هفتاد که حضرتعالی در مدرسه بودید در نشریات معتبر نقد می ...
بنده هم قصد نداشتم پاسخ شما رو بدم ولی گفتم شاید سوء تفاهم پیش بیاد..
خدمتتون عرض کنم که همون دهه هفتاد گفتید بنده در حال کار تئاتر بودم. پس از تحصلات دانشگاهی چندین سال در شبکه دو سیما مشغول به کار بودم و در همان زمان مدرک کارشناسی ارشد گرفتم، در چندین تیزر تبلیغاتی کارکردم و در سال 2021 در مسابقات گلدن تریزینی GoldenTerrezini روسیه نامزدد دریافت جایزه بهترین طراحی شدم که متاسفانه به برنده شدن ختم نشد و در نهایت از آن زمان به هنر فقط به عنوان تفریح نگاه میکنم.

خب در پاسخ شما عرض کنم که متاسفانه دچار بزرگنمائی در سوابق شده اید، بعنوان مثال با بقیه سوابق و کارهای دانشجوئی کاری ندارم. جنابعالی ... دیدن ادامه ›› حتی از عنوان تدوین چند فیلم مستند هم برای بزرگنمائی رزومه خود استفاده کردید. در صورتی که حتی تدوینگر هم به حساب نمی آیید.

شما گفتید که ممکن است یک نوازده محلی خیلی شناس تر از خیلی از اساتید باشد و این دلیل بر خوب بودن آن نیست. این کاملا درست است. اما همین شهرت نشان می دهد که حداقل در صنف خود جز بهترین هاست که متاسفانه شما بعنوان یک منتقد یا مدرس نه بعنوان یک شاخص یا شخص برجسته حتی بعنوان یک مدرس یا منتقد معمولی هم شناخته شده نیستید. شما تصور میکنید که بنده نقد را قبول ندارم. نقد اگر درست و بجا باشد کاملا پذیرفته شده است ولی وقتی در آن بزرگنمائی و تخریب عامدانه صورت میگیرد قابل قبول نیست.

متاسفانه شما هنوز تفاوت میزان حزن و اندوه کسی که عزیزش را از دست داده با کسی که شکست عشقی یا کاری خورده را درک نمیکنید که وقتی بازیگر به تماشاچی میگوید بخندیم را به سخره میگیرید و تماشاچی را روانی می انگارید. بهتر است کمی بر روی موضوعات تراژدی، ملودرام و کمدی مطالعه داشته باشید تا تفاوت آنها را درک کنید. متاسفانه شما حتی درکی از تفاوت ها و شباهتهای یک نمایش با زندگی واقعی ندارید.

شما ادعای بحث علمی داشتید، اما فراموش کردید اینجا یک سیستم فروش بلیط است که امکان نظر دهی دارد. و همانطور که همان ابتدا عرض کردم هر کسی حق دارد نظرش را بگوید، چه خوشش آمده چه خوشش نیامده!!! ولی برای بحث علمی بهتر است به سایت سیویلیکا یا از اون بالاتر ساینس دایرکت مراجعه بشه.

همانطور که گفتم با توجه به نوع گفتار مشخص است که همیشه گوینده بودید و هیچ وقت گوشی برای شنیدن نداشتید از این رو همه را بی سواد می انگارید. و از حجم نوشته هایتان مشخص است که کاملا مشتاق دیده شدن هستید. به نحوی که از دوستانی که حتی خریدار نمایش نبودند به تندی برای دفاع از خود استفاده کردید (آقایان رضا بهرامی و امیر مسعود فدائی) حتی بجز من وقتی کسی به نظر شما ایراد گرفت دوستان با لحنی عجیب برخورد کردند.


این آخرین پاسخ بنده به گزافه گوئی های جنابعالی بود و ترجیح میدهم دیگر پاسخی به شما ندهم


برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اگر به دنبال دیدن یک کار کمدی هستید . به هیچ عنوان توصیه نمی کنم. متاسفانه از ابتدا رده بندی کمدی برای این کار نادرست است . اگر با چند صحنه محدود کمیک یک کار کمدی قلمداد می شود . پس می توان گفت هملت نیز یک کار کمدی است . رئند دراماتیک نمایشنامه بسیار ضعیف و پراکنده است . اشاره به نکات و صحنه هایی از سینما و تئاتر دهه پنجاه شاید برای افرادی که با آن کارها خاطره نوستالژیک دارند مفرح باشد ولی برای جوانان بیست یا سی ساله به هیچ عنوان جذاب نیست .
کار کمدی باید در نفس خود کمدی باشد نه اینکه به زور تکرار این عبارت که کار کمدی است بخواهید تماشاگر را بخندانید . می توان گفت اگر نمایشنامه دارای انسجام کافی بود می شد آن را یک ملودرام اجتماعی با صحنه های کمیک دانست . مخصوصاً صحنه آخر اوج غم و اندوه است و تماشاگر چرا باید به نکات دردآور بخندد مگر بیمار روانی است؟
میزانسن ها کاملاً نامتناسب با سالن نمایش بود . آیا کارگردان نمی داند که بازیگر بی دلیل نمی تواند پشت به تماشاگر دیالوگ بگوید . عملاً میزانسن فعلی بیشتر متوجه تماشاگران جایگاه َA است . کلا سالن مناسب این نمایش نیست . اینکه گروه نتوانسته سالن بهتری پیدا کند ربطی به تماشاگر ندارد . تماشاگر می خواهد یک نمایش شسته و رفته ببیند .
متاسفانه به جرات می توانم بگویم بیشتر تماشاگران برای دیدن خانم پرور و خانم ولدبیگی آمده بودند و اگر هم استقبالی کردند فقط برای آن بود که این دو هنرمند را از نزدیک دیده اند و در پایان نمایش با آن ها عکس گرفته ... دیدن ادامه ›› اند .
خوب است که نمایش را با اصل خود آن و قوی بودن آن تبلیغ کنیم نه با حاشیه .
به تماشاگران حرفه ای و متخصص به هیچ عنوان دیدن این کار را توصیه نمی کنم . خود من صرفاً می خواستم یک کار کمدی ببینم و حتی پیش از نمایش توقع خود را کاهش داده بودم که عیبی ندارد حتی اگر کار لوده ای باشد . اما متاسفانه هرچند بازی بازیگران خوب بود اما به دلیل رده بندی نادرست بسیار از انتخاب خود پشیمان شدم . شاید اگر در رده بندی ملودرام کار معرفی می شد و با آن پیش زمینه به دیدن نمایش می رفتم چه بسا از آن لذت می بردم . می دانید به چه می ماند . لواشک آلو و پشمک هردو تنقلات دلپذیری هستند اما اگر لواشکی به شما بدهند که با بوی هل و دارچین و شیرینی زیاد باشد یا پشمکی که ترش باشد و پیش از آن نگفته باشند که این دو متفاوت از تجربیات قبلی شما هستند چه حسی خواهید داشت؟ چه اشکالی داشت که این کار را به عنوان ملودرام معرفی می کردید؟
اجرا و بازی ها و متن ها خیلی خوب بود ولی متاسفانه سالن حداقل استانداردهای یک سالن نمایش را نداشت . از ردیف های صندلی چسبیده به هم گرفته تا تهویه نامناسب و صندلی های چوبی معمولی همه و همه فقط موجب رنجش مخاطب است . این سالن ۱۴ردیف صندلی دارد که در حالت نزدیک به استاندارد حداکثر در این سالن هشت ردیف صندلی بیشتر نمی توان چید. هرگاه کسی می خواست سرجایش بنشیند تمام کسانی که پیش از او در جایشان نشسته بودند باید بیرون می آمدند تا فرد بتواند عبور کند . حیف و صد حیف که اثری این گونه زیبا در سالنی بدون حداقل امکانات اجرا شده است . واقعا کسی که در ردیف ۱۴ می نشیند نسبت به کسی که که در ردیف ۶ نشسته محدودیت دید بیشتری ندارد با این تفاوت که او پول بسیار کمتری داده است . واقعا برای مدیریت پردیس شهرزاد متاسفم و هرگز در این پردیس نمایشی را نخواهم دید . در داخل سالن مدام بوی سیگار می آمد و....