چند سالی میشه که دیگه به جزئیات کار نمیپردازم و صحنه به صحنه کار رو زیر نظر نمیگیرم.چون به این نتیجه رسیدم که اگر نمایشی حالم رو خوب کرد میگم عالی و اگر نه که تقدیر میکنم فقط بخاطر عمل انجام شده در این دنیای وانفسای تئاتر..قسمت شد که امشب به دعوت خانم آرزو مجیدی که از بازیگران خوب این نمایش بود به دیدن کاتیوشا اومدم و چقدر حالم خوب شد از این نمایش.آقای فرشاد ارج که سالها در این عرصه فعالیت میکنه،انتظار شخص منو که بیست و پنج ساله رشتم همینه رو براورده کرد.حال خوب نثار همتون چون حالم رو خوب کردید.
خیلی وقته که به جزئیات نمایش نمیپردازم و نقد نمیکنم مگر در صورت لزوم و هنگام تمرین...هرچند بشدت معتقدم انتقاد و پیشنهاد باعث سازندگی میشه.پیشنهادی که برای بازیگران و کارگردان گروه دارم اینه که با همین فرمون جلو برید که در آینده نزدیک بیشتر از شما خواهند شنید.بسیار انرژیتون رو دریافت میکردم و مثل شما در اون اتاق زندگی میکردم.همین برای گروه و من تماشاچی دنیا میارزه...
یک نمایش خوش ریتم با وجود بازیگرهای نوپا جوان و با انگیزه که با اوج و فرودهای بموقع چه در کارگردانی و چه در بازی توانستند من تماشاچی رو تا آخر با خودشون همراه کنند.هم خندیدم هم گریه گردم و هم درس گرفتم...تعداد بازیگران رو صحنه،دکور،نور،گریم،بازیها هیچکدوم بتنهایی قابل بحث نیست چراکه کلیت نمایش من بیننده رو جذب کرد پس یعنی همه چیز سرجاش و درست بوده که من جذب این نمایش شدم. این یعنی حاصل تمرین زیاد بازیگران و روایت درست کارگردان