در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | پگاه زارعی
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 11:48:23
 

فعال هنری

 ۱۲ شهریور ۱۳۸۰
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پگاه زارعی (pegahzaree)
درباره نمایش دجال i
از نمایشی با پرسوناژ بالا آن هم با این همه استعداد جوان هیچ جوره نمیشه اگر مشکلیم باشه، گرفت! چون در نهایت تماشاگر با حال خوب از سالن بیرون می‌روه و کل مدت زمان نمایش، میخکوب صندلیه و چشمش به بازی‌ها دوختست! پرفورمنس خیلی عالی داشتید و از آن کارهاست که فقط تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌ها بیان و از بازیگراش برای کارای خودشون بازیگرارو انتخاب کنن! تو این چند وقت اخیر کم پیش میومد تئاتری و ببینم که بازیگراش ناشناخته باشن و انقدر خوب از پس صحنه بربیان👏🏻👏🏻👏🏻
پگاه زارعی (pegahzaree)
درباره نمایش وُیتسک i
یادداشتی از رژیم تئاتری برای ویتسک
هفتم بهمن ماه ۱۴۰۰ به تماشای ویتسک به کارگردانی محمدرضا آگاه در پردیس شهرزاد نشستم .وارد سالن که شدم احساس کردم به تونل وحشت امدم یک راه رویی که هیچی از ته آن نمیدیدم چند قدم که جلوتر امدم نور به چشمانم خورد و اطرافم را توانستم ببینم بازیگران روی صحنه بودند، منتظر گرفتن نور تماشاچی و شروع روایت زندگی سربازی فقیر که فقط یک سرباز معمولی نیست انگار منم انگار شمایی،در بدترین حالت کسی را شبیه به او در کنارمان دیده ایم .هرکسی که ویتسک را میبیند میتواند داستان زندگی او را به هر دوره زمانی که میخواهد تعمیم دهد ،نمایشنامه ایست برای همه دوران ها . چه شد چرا با همه ما این کارهارا کردند و به چنین موجوداتی ما را تبدیل کردند.همه یک مشت موجود به فنا رفته ی مضطربیم که به سمت جنایت سوقمان میدهند.
بنظرم مخاطب از همان ابتدای نمایش ا،جازه خود را برای دل دادن به کار و دیدن آن صادر میکند .رد پای تمپو پایین در ابتدای نمایش، بی حالی را تداعی میکرد ؛انگار به زور میخواست مخاطب با جان دل ببیند و بشنود .در ادامه هم که طنزهای بی مورد که فقط به دنبال خنده های الکی مخاطب است جالب نبود.هر روایتی یک گنجایشی دارد جایی اگر نیاز باشد خود مخاطب چه با دیالوگ و چه با بازی بازیگر میخندد ، اضافه کاری فقط مخاطب را دورتر میکند.رپ کردن ان وسط چه بود؟ریتم هم انداخت ،موسیقی هایی پخش میشد که دوستشان داشتم و حفظ هم بودم اما من آنها را از فضای نمایش دور میدانستم ؛با اضافه گروه موسیقی به این نمایش قطعا ابهتش ده ها برابر میشد.
کارگردانی بدون دکور فقط با چند صندلی و یک دایره ی بزرگ در کف صحنه قابل تحسین بود،ایده ی نوعی هم نیست اما بازی کشیدن کارگردان بسیار بسیار تحسین ... دیدن ادامه ›› برانگیز بود. در سالن های بی درو پیکر شهرزاد به علت اجرای گروه بعدی و نبود وقت ... اینکه دکور نداشته باشی و یا کم داشته باشی خیلی بهتراست ،در زمان اجرا هم صرفه جویی میشود.
ولی خب بیشتر دوست داشتم این را بدانم که تهیه کننده شما فقط سالن را در اختیار شما گذاشته بود؟
پس طراحی لباس،گریم،دکور خوب چه؟یا اسم تهیه کننده فقط یک تبلیغات است برای فروش گیشه ؟
همه اینها بود اما چیزی به چشم نمیامد ،همه چیز ساده ساده در عین حال درست ،اما کاش آن نام بر روی پوستر نبود ،آن موقع من برای این گروه می ایستادم و انقدر کف میزدم که کف دستانم تاول بزند بلند داد بزنم که افرادی مثل شما و تماشاچیان شما تئاتر را زنده نگه داشتند اما الان میتوانم بگویم خسته نباشید و گیشه خوبی داشته باشید.
نور پردازی بسیار درست و به جا با نظم تمام و سینک درست. یکی از بهترین نور پردازی ها در سالن ارکیده قطعا نورپردازی ویتسک است.خسته نباشید خیلی ویژه به عوامل پشت صحنه و اتاق نور وصدا
به سراغ بازیگران که بخواهیم برویم حرفی نمیماند جوانان هنرمند نقش هایشان را خوب بازی کردند حس هایشان ، بدن و بیان بازیگران ،میزان تسلطشان، ریتم؛ همه چیز درست و بر سر جای خود بدون ذره ای نقص‌.روی تک تکتان را از دور میبوسم و کار تیمی شما عالی بود .خسته نباشید و پیروز باشید،زحماتتان بسیار قابل تحسین است.
به بقیه عوامل هم خسته نباشید میگویم کار پتانسیل بیشتری داشت در اجراهای بعدی بی نقص میشود.
در اخر، ما تئاتری ها از هم باید حمایت کنیم .این همه پیشگسوتان ما زحمت نکشیدند تئاتر را بدون لمپن بازی به اینجا برسانند که الان فقط به خاطر گیشه از هرچیزی در نمایش استفاده کنیم. همه نمایش ها چه خوب چه بد چه دوستشان داشته باشی و چه نه، چه گروهی شناخته شده باشند چه نه به تماشایش بنشینید ؛تئاتر را زنده نگه دارید.
پگاه زارعی
@theater_diet
یاداشتی از سوی ما
ساعات پایانی آخرین تابستان قرن،وارد سالن ارکیده تئاتر شهرزاد میشویم صدای دلنشین تار به همراه دف به خوبی تورا به سمت صحنه میکشاند،در مجلس قربانی سنمار از زبان شهرزاد قصه گو مینشینیم . سالن تاریک میشود ،نور صحنه می آید و قصه شهرزاد در روایت سنمار آغاز میشود .در اولین برخورد طراحی صحنه ساده و بدون اضافه کاری نظر را جلب میکند یک باکس جلوی صحنه که محل روایت داستان های شهرزاد است، اختلاف سطحی در انتهای صحنه و گروه موسیقی در مکانی مناسب با طراحی لباس هماهنگ با کار و بدون هیچ گونه جلب نظر اضافه؛ نورپردازی مناسب که به خوبی فضای نمایش در نمایش را بدون از بین بردن ریتم، به مخاطب القا میکند و تنها در بعضی مواقع عدم ایستایی مناسب برخی از بازیگران در نور و تاریک شدن چهریشان ناچارا سر را میگرداند به سوی سقف و پراژکتورهای نور .در طراحی لباس و گریم کمی سردرگمی مشاهده میشود،در بعضی اوقات با طراحی های مینیمال و در مواردی دیگر طراحی و اجرای مفصل را میبینیم ؛برخی کفش پاشنه بلند برخی کفش چرمی یکی با جوراب آن یکی دیگر کفش تئاتر و ... .
به همه اینا سروصدای پشت صحنه را اضافه کنید که چاکر گمان کردم نمایش دیگری با تماشاچیانی در پشت پرده انتهای سالن در حال اجراست.
در مورد حرکت و سیر قصه از تکنیک جذاب شکستن روال خطی داستان استفاده شده بود که به شدت به روایت گری قصه لطمه وارد میکرد که وقتی عنصری به نام شهرزاد در نمایش وجود دارد که قصه از زبان او روایت میشود دیگر نمیتوان این پیچیدگی را تاب آورد ،گویی که قورمه سبزی را با چاپستیک بخوری. از منظر ایفای نقش، بازی سنمار (حامد شیخی ) چنان گرم و پر احساس بود که حتی مجال پلک زدن را به تماشاچی نمیداد. اما صد حیف این روایت گری و قصه پردازی؛ در کاراکتر شهرزاد ... دیدن ادامه ›› دیده نمیشد و این حتی روند رشد مخاطب ،همراه با پیشرفتن داستان را مختل میکرد و برای حل این مشکل در لحظاتی از داستان شوخی های جنسی و اصرار بی مورد بر روی آنها انجام میگرفت ، آنقدر کش پیدا میکرد که خود بازیگران هم خسته میشدند. انا در این ها حرکت و اساسا میزانسن به شکل مطلوبی اجرا شده بود که میتوان آن را از نقاط قوت کار به حساب اورد و این نظم در میزانسن و حرکت و سیر حرکتی شخصیت سنمار در پایان بندی مناسب کار ؛به خوبی قابل مشاهده بود .
یک نمایش قابل احترام که همه ی عوامل به قول احمد شاملو به قدر همت خود تلاش کردند تا اثری را تحویل دهند که در پایان آن، مخاطب احساس اتلاف وقت و انرژی نمیکند و شاید کسی مثل من در حالیکه برشور اجرا را در دست دارد با لبخندی بگوید ای کاش این نمایش چیزهایی را کم می داشت..
رژیم تئاتری
Instagram: theatre_diet
فرشاد کوکبیان
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر

تماس‌ها

pgahzareii@gmail.com