این نمایش رو واقعاً دوست داشتم،همه چیز به اندازه بود و از اضافه کاری دوری می کرد و به مخاطب اجازه ی فکر کردن و اذت بردن میداد،همه ی بازیگر ها خوب و مسلط بودن و برای کل تیم آرزوی بهترین ها رو دارم
به دعوت دوستانم این اثر رو دیدم و از ایفای نقش زیبا و حرفه ای همه ی بازیگرها،طراحی و اجرای نور،عمده ی دیالوگ ها و فضا و اتمسفری که اثر ایجاد کرده بود و سعی داشت موقعیت نمایش رو از هر نظر تداعی و ایجاد کنه و مخاطب رو وارد فضای کار کنه،لذت بردم.شاید پایان بندی و موارد اضافه تری رو در متن و اجرا می پسندیدم اما میشه گفت به عنوان کاری با زمان بندی مناسب و اجرایی خط کشی شده و دقیق انتظارات مخاطب رو برآورده می کرد.
به امید درخشش روزافزون برای تمامی عوامل این اثر.
این نمایش رو برای دومین بار دیدم،بار پیش سال گذشته و این بار،امسال،اگر بگم باز هم مایلم کار رو ببینم دروغ نگفتم،حتی این سری اجرا رو بیشتر هم دوست داشتم،این کار در لحظاتی که باید،گروتسکی داره که سلیقه ی شخصی من رو ارضا میکنه وقفه های کمیکی که نمایش به خوبی ازش برمیاد و فضای سورئالی که کمتر به درستی در تئاتر حال حاضر دیده و استفاده میشه.تضاد هایی که احساسات و هیجانات مخاطب رو بهم میزنه و از نو میسازه.سکوت هایی که دیالوگ ها رو معنا دار میکنه اما ریتم کار رو بهم نمیزنه. تایم کار تأثیر گذاری اثر رو با طولانی و کش دار شدن برای مخاطب ضایع نمیکنه.ساختار متن از نظر کانسپت و محتوا سمت مانیفست و شعار نمیره.
به اندازه(نه زیاد نه کم) احساسات مخاطب رو درگیر میکنه و دنبال غلو در احساساتی کردن مخاطب نیست،به دنبال تطهیر،اسطوره سازی و یا حتی تخریب هم نیست،فقط یک درامه،کاملاً درامه،یک پرتره ی اکسپرسیونیسمی از دید نویسنده،درباره ی اکسپرسیون لحظاتی از زیست نقش اول درام،پس توقع مخاطب رو صرفاً از درام پاسخ میده،نه از روانشناسی.
تنها چیزی که فکر میکنم در اجرای گذشته بهتر بود که به خاطر ساختار سه سوی سالن امکان تکرارش نبود،اجرای سایه ها و نور بود،در نمایش سال گذشته سایه ها به حدی نمادگرایانه و معنامحور بود که بخش زیادی از توجه من به سایه ها و معناشون جلب میشد تا خود بازیگر،اما در این سری اجرا به خاطر شرایط سالن و احتمالاً انتخاب کارگردان،کمتر به موضوع سایه ها پرداخته شده بود.
اگر این نظر رو تا اینجا خوندین،حتماً متوجه شدید که این نمایش رو پیشنهاد میکنم.