باغ دلگشا ، تیاتری که به هیچ وجه انتظارات تماشاگر را برآورده نمیکند! با توجه به خاطره خوب از تیاترهای به یادماندنی چون) یوسف و زلیخا( و) رستم و اسفندیار ( به اولین اجرای این تیاتر رفتیم و قبل از تمام شدن نمایش سالن را ترک کردیم!! شروع تیاتر شما را به یاد تیاترهای دوران دبیرستان می اندازد که قصد دارد یک مبحث درسی را در قالب نمایش برای شما جابیاندازد و با بازی های خیلی معمولی و در بعضی موارد همخوانی های ناهماهنگ مواجه میشوید، صدای سعدی را به سختی شنیده میشد )حتی در ردیف 9 همکف ( 2و در صورت شنیدن به سختی میشد متوجه دیالوگ او شد. بین صحنه های نمایش توالی معنی دار و جالبی وجود نداشت و حرکات موزون نمایشی طولانی ، خسته کننده و یکنواخت بود. پس از مدت تقریبا نیم ساعت خستگی و بی قراری را در سالن میشد احساس کرد: زمزمه صحبت تماشاچیان و حالت نشستن آنها ..
در پایان باید گفت این تیاتر به هیچ وجه در حد انتظار بیننده از کارگردان با سابقه ای چون خانم صابری نیست. شاید گفته شود که مقایسه کارهای جدید یک هنرمند با کارهای قبلی وی کار صحیحی نیست و جسارت پرداختن به حوزه های جدید و خلاقیت را از هنرمند میگیرد ولی از منظر دیگری این مقایسه است که اجازه میدهد مسیر رشد هنری یک هنرمند را دید و به وی اجازه ندهد که از معیارهای کیفی خود عدول کند.