بو کردم
لمس کردم
شنیدم
چشیدم
دیدم!
ولی با چشمان بسته...
روحم در ارتفاع ، شمال ، چپ ، باران ، استخوان ، اشک ، لبخند ، ... بود،دیدم...
گذشته ای مبهم یا خواب و رویا...
در کلامم گنجانده نمی شود وصف لحظات تا نباشی آنجا...
آنجا...
وحید رهبانی جان و گروه نقشینه ی عزیز، خسته نباشید...