اجرای بیست و شش اردیبهشت را دیدم. نوشتن درباره اش کمی سخت است چرا که فاصله نمره بین بخشهای قوی تر و ضعیف تر کمی زیاد است! اما نکات مثبت: نوآوری های اجرا خوب بود، مثل اسلوموشن ها و حرف زدن شخصیتها موقع تغییر صحنه و پخش از بلندگوهای مختلف، استفاده از کلمه بیست و پنج ( که البته تا آخر کمی کلیشه ای شد). بازی ها بخصوص بازی علی سرابی و آیدا کیخایی خوبند و تماشاگر را درگیر می کنند. موضوع هم جالب است و تفکر برانگیز حتی اگر کمی یکطرفانه به نفع آقایان باشد! نکته ضعفها: بعد از این همه وقت که از شروع اجرا میگذرد، تاخیر بیشتر از نیم ساعت آن هم وقتی به ده و نیم یازده شب می کشد ابدا ابدا قابل قبول نیست. تئاتر عرصه احترام متقابل عوامل و تماشاگر است. دیگر اینکه نمایش می توانست کوتاه تر باشد تا هم تاثیر گزارتر باشد هم تماشاگر را از نظر فیزیکی و فکری خسته نکند. فکر می کنم کند بودن و "راه رفتن روی اعصاب تماشاگر" با توجه به موضوع در بعضی صحنه ها عمدی باشد اما چرا لازم است همه وقایع پیش آمده یکی یکی و آن هم طولانی نشان داده شوند؟ آیا در همه لحظات واقعا همه چیز باید به زبان بیاید، آن هم اینقدر کند؟ وقتی شخصیتها خیلی اوقات در سطح رفتارهای ظاهری نشان داده می شوند (که در این کار اشتباه هم نیست) نیازی به این همه زمان برای حرف زدن نیست. در کل معلوم بود که گروه فکر و انرژی خوبی صرف کرده و من هم مثل اکثر حاضران وقت خوبی گذراندم اما اجازه می خواهم به عنوان یکی از تماشاگران از یک گروه حرفه ای انتظار بیشتری داشته باشم.