یه نکته بامزه:
متاسفانه آفت ترجمه های بد و بد ایرانیزه کردن نمایش ها فرنگی روز به روز وخیم تر میشه (استثنا رو میشه شهرام زرگر به نظر من استاد دونست). مثلا در این نمایش ری (سعید چنگیزیان) از توپی حرف میزنه که در کودکی گمشده و با تحلیلی فرویدی گمشدن اون توپ رو با مرد و محکم نبودن و توسری خور بودن اون مرتبط دونست - توپی که دست مارین بوده. معادل کلمه توپ در انگلیسی ball هست. این کلمه همینطور به معنای بیضه هم هست. بنابر این وقتی ری هم اش در طول نمایش داد می زنه توپ من کو یا توپ من پیش تو نیست ... خودتون می تونید بقیه اش رو حدس بزنید. حرف من اینه که سرسری گذشتن مترجم و کارگردان از این نکته باعث شده تا این بخش مهم از شخصیت ری، دلیل مهم بودن و نقش توپ و لایه های پنهان جنسی در این نمایش به باد فنا بره . (همه باهم) مترجم محترم، دقت دقت / مترجم محترم، دقت دقت