پسرک آوازه خوان
با صدای بلند آواز می خواند
تا همرزمانش صدای خمپاره ها را نشنوند ...
*****************
علیرضا نادری را با نمایشنامه بسیار خوب و مهم " سعادت لرزان مردمان تیره روز" می شناسیم
... دیدن ادامه ››
و
البته به نظرم نمایشنامه خوب " دیوار " که مضحکه تمام عیاری ست...
همچنین از این نویسنده ارزنده فیلمنامه های "کیفر" و " در مسیر زاینده رود " را می شناسیم...
و اما " پچ پچه های پشت خط نبرد " روایتی بسیار ملموس و تاثیر گذار و تاثر برانگیز از جنگ است که
علیرضا نادری با درایت و سیطره کامل به جنگ این نمایشنامه را نوشته است.
نمایشی سراسر اشک و لبخندهای تلخ! که بعد از اتمام نمایش احساس خوبی از تماشای یک تئاتر
به معنای واقعی خواهید داشت...
و اما در مورد کارگردان جوان و خوب این نمایش " اشکان خیل نژاد" که با کار قبلی اش (بالاخره این
زندگی مال کیه؟!) نشان داد که در انتخاب نمایشنامه های خوب و کارگردانی اثرهای انتخاب شده
خوب عمل میکند.
کارگردانی کار به نظرم زیرکانه بود طوریکه در ابتدای نمایش به اندازه 10 الی 15 دقیقه یک صحنه
تاریک و کسل کننده را می بینیم که با تغییر نور صحنه می بینیم که این کار لازم بوده و در راستای
اهداف نمایشنامه صورت گرفته است...
نورپردازی و طراحی صحنه ساده کار خیلی دلچسب و زیبا و تاثیرگذار بود مخصوصا صحنه ای که با
دوربین عکس می گیرند و البته خلاقیت خوب و بجا در صحنه عبور منور...
موسیقی خوب این اثر هم حال و هوای خاصی داشت و با کار گره خورده بود.
بازیهای خوبی در این نمایش می بینیم همه خوب و در جای خود قرار داشتند محمد هادی عطایی و
نوید محمدزاده هم مانند کار قبلی این کارگردان خیلی خوب بودند...
حتما این کار را ببینید و لذت ببرید...
**********************
پسرک را در شهر
با رفقایش می بینید
که احوالپرسی می کنند
اگر از شر مین ها
جان سالم به در برده باشند...!