چون خداوند دید که برای دیدن مایل بدان سو می شود، خدا از میان بوته به وی ندا درداد و گفت: «ای موسی! ای موسی!» گفت: «لبیک.» گفت: «بدین جا نزدیک
... دیدن ادامه ››
میا، نعلین خود را از پایهایت بیرون کن، زیرا مکانی که در آن ایستاده ای زمین مقدس است.»
{سفر خروج باب 3 آیات 4 و 5}
تارتف را چهارصد سال پیش مولیر نوشت و کلمه تارتف تا الان در زبان فرانسه تبدیل به ضرب المثل شده و به افرادی دو رو و ریاکار گفته می شود و حالا نام جدید ترین کار مهرداد کورش نیا هم همین است، تارتف!
ریحان شخصیت زن قصه در نگاه اول زنی است شاید همه کاره و رفتار و لباس هایش هم گویای همین است ولی... ریحان یک زن فرهیخته است...
قصد اسپویل کردن ندارم ولی برای تحلیل کار مجبورم کمی به قصه ورود کنم، تا جایی که قصه لو نرود و این شاهکار مینی مال کورش نیا خراب نشود و تازگی خود را از دست ندهد
مردی از کارکنان دربار نزد ریحان می آید و از او میخواهد در روز کشف حجاب چون دستور رضا شاه است که همه کارکنان از وزرا تا کارمندان با همسران خود بدون حجاب در مهمانی دربار حاضر شوند به جای همسر، او را همراهی کند
کاراکتر مرد نماینده قشر دگم و سنتی جامعه است، قشری که مربوط به برهه ای خاص از تاریخ نیست و در تمام دوران تاریخ در جامعه حضور دارند و سعی در محدود کردن زنان جامعه دارند، و به قول خود متن شاه و گدا هم ندارد!
ریحان اما نماینده خالص و تمام عیار زنان جامعه است، نه یک قشر بلگه به نظر من تمام زنان جامعه را از هر قشری نمایندگی می کند
جامعه ای بیمار که زن را فقط به دو چشم می بیند، یا مادر و عغیف و یا فاحشه و پرده در
با ورود به سالن با صحنه ای مواجه می شویم که کمترین دکور و آکساسوار را دارد
ولی همین دکور مینی مال چنان تاثیری بر ذهن تماشاگر می گذارد که در آخر تصور نمی کنید بدون این دکور این کار عملی بود
در اتاق محل سکونت ریحان وسائل کمی وجود دارد، ولی آنچه که بسیار مهم و جالب است پرده سفیدی است که اتاق را با فضایی دیگر جدا کرده و شباهت عجیبی به پاراوان های پزشکی دارد و فضای بیمارستان را تداعی می کند
گویی کل جامعه بیمار است و خانه ریحان محل درمان آن است و ریحان تنها پزشک این بیمارستان
در حقیقت تنها درمان این جامعه بیمار و روانی زنان هستند و اگر آنها را محدود نکنند و آزادشان بگذارند نه تنها از پس معالجه و درمان خانواده که از پس شفای کل جامعه هم بر خواهند آمد
و چقدر زیبا دکور کار در خدمت این پیام بسیار مهم قرار می گیرد
ریحان اولین چیزی که از مراجعینش می خواهد در آوردن کفش هایشان است و تداعی کننده فرمانی است که در اولین ملاقات یهوه (خداوند در عهد عتیق) با موسی به او می دهد: «ای موسی نعلین از پایهایت بیرون کن زیرا مگانی که در آن ایستاده ای زمین مقدس است»
و حقیقتا هر کجا زنی است آنجا به زمین مقدس تبدیل می شود
مرد قصه در انتها سیگاری روشن می کند، سیگار مور که دودی منحصر به فرد دارد و زمانی که پک زده می شود دهان و گلو را کاملا خنک می کند و این دود زمانی که به مشام من وارد شد همان خنکای دلپذیر به من هم سرایت کرد خنکایی به دلپذیری خنکای آزادی، تو گویی تحجر باید به وسیله آزادی بمیرد تا این جامعه شفا بیابد
تارتف کاری است مینی مال که همه چیز در آن در جای خود قرار دارد و هیج عنصری در آن زیاد یا کم نیست و نمی توان چیزی را در آن حتی یک صدم میلیمتر جابجا کرد
کارگردانی کار در حد عالی است و همه چیز در این کار کنترل شده و دقیق است، میزانسن ها عالی و...
بازی بازیگران عالی است و شما را رجوع می دهم به میمیک های بازیگر خانم که با چه ظرافتی انجام می شود و همینطور بازیگر مرد هم کارش عالی است و هردو عالی و بی نقص هستند
تارتف بهترین کار کورش نیا تا این لحظه است و به حجامت میماند البته نه حجامت جسم بلکه حجامت روح...