در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | حسین چیانی درباره نمایش بی پدر: دیشب به تماشای این نمایش نشستیم. نمایش "بی‌پدر" به کارگردان
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 09:26:32
دیشب به تماشای این نمایش نشستیم.
نمایش "بی‌پدر" به کارگردانی محمد مساوات، اثری است که در عین بهره‌گیری از تکنیک‌های اکسپرسیونیستی ... دیدن ادامه ›› و فضاسازی گروتسک، تجربه‌ای منحصربه‌فرد و تأثیرگذار برای مخاطبان رقم می‌زند. این نمایش، که می‌توان آن را احتمالا مانیفست هنری محمد مساوات نسبت به جهان پیرامون دانست، با تلفیق تضادها، در نهایت به آشوبی افسارگسیخته و نوعی آنارشیسم روایی می‌رسد. مهم‌ترین مسئله‌ای که در نمایش مطرح می‌شود، همین آشوب و تلاش بیهوده برای تغییر ماهیت‌های تثبیت‌شده است.

یکی از ویژگی‌های برجسته این اثر، آشنایی‌زدایی از داستان کلاسیک "شنگول و منگول" و ارائه تفسیری تاریک و خشن از آن است. در این روایت، خشونت نه‌تنها به‌عنوان نتیجه‌ای از پیوندهای نامناسب و متناقض به تصویر کشیده می‌شود، بلکه به دگرخواری، لاشه‌خواری و حتی خودخواری می‌انجامد. خانه‌ای که در نمایش به تصویر کشیده می‌شود، محل هم‌زیستی بزها و گرگ‌هاست، فضایی که ظاهراً در آن صلحی سطحی حکم‌فرماست، اما این وضعیت دیری نمی‌پاید. سرانجام این صلح، فروپاشی و آشوبی است که نه بر مبنای کهن‌الگوی سنتیِ «گرگ درنده و بره‌ای ترسو و مظلوم»، بلکه بر پایه‌ی تلاشی نافرجام برای دگرگونی و وارونگی این ماهیت‌ها شکل می‌گیرد. روند داستان بر اساس تلاش برای تغییر ماهیت این موجودات پیش می‌رود؛ بزها می‌خواهند خوی گرگ‌صفتی را در گرگ‌ها سرکوب کنند و هم‌زمان خودشان هویت گرگ‌گونه‌ای را تجربه می‌کنند. این روند که در ابتدا ممکن است به‌ظاهر نوعی تعادل ایجاد کند، اما به‌دلیل سرشت تغییرناپذیر این ماهیت‌ها، به بحران و آشوبی فراگیر منتهی می‌شود. نقطه اوج نمایش، مرگ شنگول است که تردیدها را جایگزین تلاش برای تغییر می‌کند و نهایتاً به خوردن جسد او، حتی توسط مادر، منجر می‌شود. این پایان‌بندی، ماهیت شر را بدون هیچ‌گونه پوشش تقدس‌مآبانه‌ای در نهاد خانواده و جامعه نشان می‌دهد.

نمایش "بی‌پدر" را می‌توان اثری قابل تعمیم به ساحت‌های مختلف اجتماعی دانست؛ از جامعه سیاسی گرفته تا خانواده و حتی فردیت انسان. خشونت صحنه پایانی، خشونتی عریان، بی‌پرده و حقیقی است که نه در جهت تحریک احساسات زودگذر، بلکه برای مواجهه بی‌واسطه مخاطب با حقیقتی تلخ به کار گرفته شده است. این خشونت، عامدانه روان تماشاگر را تحت تأثیر قرار داده و از هرگونه جلوه‌گری سطحی به دور است. بااین‌حال، اگر صحنه پاشیدن خون به‌جای اجرای بیرونی، به‌گونه‌ای طراحی می‌شد که از دل موقعیت صحنه‌ای برمی‌آمد، می‌توانست حسی طبیعی‌تر و همخوان‌تر با فضای اثر ایجاد کند. گرچه احتمالا این بخش از کار عامدانه و با هدف فاصله‌گذاری صورت گرفته.

یکی از تمهیدات قابل‌توجه نمایش، استفاده از بازیگران مرد برای تمامی نقش‌ها، از جمله نقش‌های زنانه است. این تصمیم، نوعی بیگانگی و فاصله‌گذاری ایجاد می‌کند که مانع از همذات‌پنداری مستقیم مخاطب با شخصیت‌ها شده و او را به نگاهی تحلیلی و انتقادی سوق می‌دهد. این شیوه اجرایی، در نمایش‌هایی با رویکرد نمادین و فلسفی مرسوم‌تر است، چراکه جنسیت و هویت را نه به‌عنوان امری ثابت، بلکه به‌عنوان پدیده‌ای انعطاف‌پذیر و متأثر از فرهنگ و اجتماع به چالش می‌کشد. نتیجه چنین رویکردی، ایجاد فضایی انتزاعی است که تماشاگر را به واکاوی معانی عمیق‌تر اثر وامی‌دارد.

یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت نمایش، القای حسی است که بدون توسل به ابزارهای نمایشی اغراق‌آمیز، پیام خود را به مخاطب منتقل می‌کند. نمایش از بیان مستقیم و مانیفست‌وار پرهیز کرده و به‌جای آن، فضایی ایجاد می‌کند که در آن احساسات و مفاهیم به‌صورت درونی در تماشاگر شکل می‌گیرند. تعلیق در لحظات کلیدی نمایش، ازجمله دقایق ابتدایی و سکانس‌های سکوت، به این حس‌آفرینی کمک شایانی می‌کند. محمد مساوات با این نمایش، حس هراس‌آوری را در ذهن مخاطب نهادینه می‌کند؛ گویی از طریق این القای حسی، پیام خود را بی‌واسطه و شهودی به تماشاگر انتقال می‌دهد. مگر کار هنر جز برانگیخته کردن حس است؟

نورپردازی در "بی‌پدر" نقشی فراتر از یک عنصر زیبایی‌شناختی ایفا می‌کند. تغییر نور نه‌تنها برای نمایش گذر زمان (روز و شب) به کار می‌رود، بلکه به‌عنوان ابزاری برای تغییر موقعیت‌های روایی نیز عمل می‌کند. میزانسن‌های نمایش، اگرچه پیچیدگی بصری خارق‌العاده‌ای ندارند، اما به‌خوبی در خدمت روایت اثر هستند. بازی بازیگران نیز از نقاط قوت نمایش محسوب می‌شود؛ آن‌ها چه در بیان و چه در حرکات بدن، تسلط و آمادگی بالایی دارند و با دقت و انرژی، فضای نمایش را زنده نگه می‌دارند. آن‌ها با استفاده از ژست‌ها و حرکات مکانیکی، شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشند که در عین سادگی، پیچیدگی‌های رفتاری خاصی دارند.

محمد مساوات در این نمایش، مانند دیگر آثارش، در مسیری درست گام برداشته است. او با ارائه فرمی منسجم و محتوایی عمیق، نمایش را در قالبی ساده اما تأثیرگذار به مخاطب عرضه می‌کند. این ویژگی باعث می‌شود که "بی‌پدر" نه‌تنها برای مخاطبان جدی تئاتر، بلکه برای عموم تماشاگران نیز قابل‌فهم و در عین حال تکان‌دهنده باشد.

در مجموع، "بی‌پدر" را می‌توان نمایشی جسور و دیوانه‌وار دانست که در خلق فضایی منحصر‌به‌فرد و ایجاد تجربه‌ای عمیق برای مخاطب، موفق عمل کرده است. این اثر، تاکنون برجسته‌ترین اجرای سال ۱۴۰۳ بنده محسوب می‌شود و تجربه‌ای است که به‌سادگی از ذهن تماشاگر پاک نخواهد شد. خیلی ممنونم از تمامی عوامل.