زمان جنگ است و شهر آبادان، در مکانی مانند گاراژ که برق آن از دینام دوچرخهای با رکابزدن تأمین میشود، خانواده ۴ نفره جنوبی به همراه تازه عروسشان، در میان بمباران و موشکها، منتظرند تا راهی برای خروج پیدا کنند. داستان به شرایطی از دوران جنگ و مناطق غیرنظامی میپردازد که چگونه مردم عادی به برگزاری مراسم عروسی فرزندشان در آنجا آمدهاند، درگیر آن بحران میشوند. در این حین به مسائل و مشکلات خانوادگی نیز اشاراتی می شود. گاراژ به نویسندگی عرفان پورمحمدی و کیانوش ایازی و کارگردانی کیانوش ایازی، کاری از گروه نمایشی وی، با چاشنی طنز و روایت، آدای دینی دارد به اهالی خوزستان که در جنگ چگونه جان و مالشان را از دست دادند. طراحی صحنه، ماشین وانتی در وسط و دوچرخهای که با سیم به چراغها مرتبط است و بستههای بزرگکاه در نظر گرفته شده است که توسط دیوارهاو کرکرههای فلزی فضای گاراژ را تداعی میکند.
عکاس تیوال: پرتو جغتایی