ببین در اینکه معماریش یه شاهکار عجیب درست توی مرکز تهرانه حرفی نیست، از اینکه بعد مدتها یه سالن شیک و مدرن و تر و تمیز وارد چرخه تئاتر این مملکت شده هم میشه تا مدتها از همه عواملش سپاسگزار بود. ادامه حرفم یه نظر کااااملا شخصی و سلیقهایه و اون هم اینکه:
منم بیشتر به این معماری و این فضاهایی درونی و بیرونیش حس گالری دارم تا مجموعه تئاتری. از رنگ دیوارها بگیر تا فضای کافه و سیگارش خیلی مینیمالیستی و از طرفی یکم تنگ و خفهست. در واقع فضای انتظار لابی و سالنها گنجایش اون تعداد مخاطبو نداره و برای شخص من باعث میشه تا لحظاتی قبل شروع اجرا نخوام وارد اون فضا بشم، هم از لحاظ وایب و راحتی فضا و هم از نظر شلوغی و تهویه نامناسب.
فاصلهی کمِ صندلیها
و ابعادِ نامناسبِ سالن انتظار و ازدحامِ جمعیت قبل از اجرا... که به ناچار باید تحملش کرد. چون برای خروج از اون ازدحام باید مدام در طبقات جابجا بشی.