چند روز پیش مهمان نخست گاهان بودم
و بعد از دیدن و زندگی کردن تمام اون اتفاقات دلچسب و غیرمنتظره ای که توی صحنه شاهدشون بودم، دوست دارم به این فکر کنم که من هم، به راحتیِ چرخوندن سرم میتونم سایه های زندگی رو مغلوب کنم. و شاید درست وقتی که بیشتر از همیشه ترسیدم به یه سمت دیگه نگاه کنم و یه روایت جدید از زندگیم ببینم. شاید حتی به این فکر کنم که توی یک مقیاس بزرگ تر هیچ چیزی اونقدر مهم و نگران کننده نیست. و بفهمم درنهایت چیزی که از همون اول مهم تر از همه چیز بوده ادامه دادنه...
ممنونم از نخست گاهان و تمام کسانی که در پرورش دادن این اثر سهیم بودن ، این اثر واقعا میزبان خوبی برای من بود 🙏🏿🎈