سردمه
مثل یک سلول ، تو یه بدن که تاره جون داده
سردمه
مثل سکوت ، بعد از هر شلیک گلوله ی بی هدفی
که هدفی رو از بین برده
حس میکنم بر خلاف نظر همه ی کارشناسا
دنیا رو به سردی میره
مثل نگاه
مثل اشک
کثل ترس
سردمه مثل همه ی آدمهایی که تنهان
سرده دنیام
خیلی سرد
طوری که دل غمگین و نمناکم چسبیده بهش
دردناک و مستاصل.
پی نوشت
دنیاهامان چه زود
سرگیجه گرفت
چه زود افتاد
چه زود تنها شد
از: الف.عین