در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | امین موسوی ت درباره گردش رفتینگ |قایق‌رانی در آب‌های خروشان|: نمک چینی چشمه کوهرنگ جایی نزدیک دره است. مردان و زنان روستای سر آقا
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:11:16
نمک چینی

چشمه کوهرنگ جایی نزدیک دره است. مردان و زنان روستای سر آقا سید که می‌روند همراهشان می‌روم. مسیر ترسناک و پر پیچ و خمی است که فقط خود اهالی محلی روستا از پسش برمی‌آیند. خانمی با اینکه نمک‌چینی زخم‌های عمیقی روی دست‌هایش جا گذاشته اما برای اینکه زیر دِین کسی نباشد و خودش گلیمش را از آب بیرون بکشد، پیرهنش را دور کمرش می‌بندد و با احتیاط تا نزدیک چشمه یا همان به قول خودشان کِرت‌ها جلو می‌رود.

برداشت نوبتی نمک
در روستای سر آقا سید شهرستان کوهرنگ، همه هم‌خون‌ هستند اما هر چشمه سهم یک خانواده و وراثتی است و این قانونی نانوشته اما همچنان موجود است که زن و مرد رعایتش می‌کنند و این‌طور نیست که سر و‌کله کسی بالای چشمه کس دیگری پیدا شود. کار اصلی مردم این روستا، نمک‌چینی است و با اینکه شغلی فصلی و از داغی تابستان تا اواسط پاییز و بارش اولین باران‌هاست اما گلایه‌ای روی لب‌هایشان نیست و جای حرف‌های تلخ را به خنده‌های شیرینشان داده‌اند.
خانمی یکی ... دیدن ادامه ›› از اهالی قدیمی همین روستاست. با اینکه رماتیسم حاد مفصلی دارد ولی نمک‌چینی می‌کند. وقتی کنجکاوی‌ام را برای دیدن نمک‌های طبیعی می‌بیند، یک مُشت از نمک‌های تازه را از گونی برنج درمی‌آوَرَد و بین دست‌هایم می‌گذارد «برای برداشت نمک نوبت هفتگی داریم. نمی‌شود که یکی جیبش پر شود و یکی بی رزق و روزی بماند. این تقسیم‌ها هم از قدیم، از پدر و مادرهایمان وجود داشته و هر کسی می‌داند کِی برود لب چشمه، آب شورش را ببرد، روی زمین پلاستیک بکشد و نمکش را برداشت کند. کار خیلی سختی است اما دست‌های ما از پسش برمی‌آید. راستش را بخواهی، یک جورهایی به نمک توی زخم‌هایمان پاشیده شدن عادت کرده‌ایم!»

قوطی‌های حلبی
قاطر اکبر آقا در پلکان اول روستا رَم می‌کند و حلبی‌های نمک‌ روی پالانش تکان تکان می‌خورند. چند نفری دورش جمع می‌شوند تا حیوان زبان بسته را آرام کنند اما می‌ترسد و بند محافظ یکی از حلبی‌ها از پالانش بریده می‌شود و روی زمین پخش می‌شود. اکبر آقا دو دستی روی سرش می‌کوبد و مرد گنده های های گریه می‌کند.

خانم با ناراحتی سر تکان می‌دهد «فکر می‌کند حالا که خر دارد کارش به راه است. ما خودمان حلبی‌ها و گونی‌های ۲۰ و ۳۰ کیلیویی نمک را از چشمه کوهرنگ، دو کیلومتر روی شانه‌هایمان می‌گذاریم تا برسیم به روستا. ناشُکری نباشد اما جانمان در می‌رود. بعضی‌ها مثل اکبر آقا که حیوان دارند، وقتی نوبت نمک چینی‌شان می‌شود کارشان یک مقدار راحت‌تر است، ولی خب توی این بالا و پایین‌های کوه، دردسرهای خودش را دارد.»

میراث مادرانه
بیشتر‌ زن‌های روستای سر آقا سید، حلبی‌ها و گونی‌های سنگین نمک را روی شانه‌هایشان جابه‌جا می‌کنند و این اتفاق آن‌قدر ریشه‌دار و با مراسمی نمادین است که نمک‌چینیِ سر آقا سیدی‌ها، در بهمن ماه سال ۱۴۰۱ و با شماره ۲۸۰۹ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت می‌رسد.

خانم می‌گوید «بچه‌های یتیمی که دهن‌های گرسنه‌شان باز باشد باید با یک لقمه نان پر شود و نمک‌چینی، شغل آبا و اجدادی مردم روستای سر آقا سید است. اینجا حتی دختربچه‌های ۸ و ۹ ساله هم نمک‌چینی را بلدند و یک جورهایی این میراث، نسل به نسل، حتی به بچه‌های دهه نودی روستا هم منتقل شده است.»

فارس نیوز اینترنت