شرایط طوری داره تو تیوال پیش میره آدم جرأت نداره وقتی نظر مخالفی داره ازش بنویسه.
.
اول اینکه:
آرزو به دلم موند یک اجرا سر وقت توی شهرزاد
... دیدن ادامه ››
شروع بشه!
کاش یه فکری به حال این موضوع بکنید واقعا آقا یا خانم تئاتر شهرزاد.
.
دوم اینکه:
به نظر من قصه جا داشت که خیلی بهتر باشه، برای من صرفا یک اجرای معمولی بود. نه بازیهای خاص و درخشان دیدم که به نظرم خیلی متفاوت بیاد، نه داستان برام خیلی پیچیده بود.
از همون ابتدا برام خیلی جا نیفتاد که یهو جنگ شده، و وقتی بحث دزدی پیش اومد جا نخوردم که حس ابله بودن از این آدمها بگیرم. به نظرم واقعا جا داشت که از قبل(منظورم بخش معرفی شخصیت هاست) یا طی صحبتهای بین بازیگرها منِ مخاطب رو قانع کنید که جنگ شده واقعا. و یه جاهایی دلم برای اون شخصیتها اگر میسوخت شاید کلمهای که برای عنوان نمایش انتخاب شده رو به خودم هم نسبت میدادم که چنین داستانی رو باور کردم. (ولی الان اینطوری نشد! 😁)
بخش اول که هر شخصیت خودش رو معرفی میکرد برای من جذابیتی نداشت. من فکر میکنم بازیگر تئاتر باید اجرای تمیزتری از پانتومیم داشته باشه، وقتی در بخش اول میخواید ازش استفاده کنید. در کل به نظرم تمام اطلاعاتی که توی یک ربع اول گرفتیم رو طی روند داستان میتونستیم از زبون کاراکترها هم بفهمیم. مثال میزنم، مثلا شخصیت زنی که ویراستار بود، فقط دوجا توی روند داستان چیزی رو اصلاح کرد و تذکر داد. ما میتونستیم این موضوع رو از قبل ندونیم و در طی داستان بخصوص در بحثهایی که شکل میگرفت این کاراکتر مثل زیرنویس هی صحبتها رو ویراست کنه و غلطهای افراد رو بگیره. بانمکتر نبود؟ به نظرم بود. (تاکید کنم نظر منه مجدد :)) )
دکور رو دوست داشتم، طراحی لباس رو نه
خسته نباشید میگم بهتون. موفقتر باشید.