در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | ثریا زارعی درباره نمایش وَرَق‌الخیال: ورق الخیال اجرایی برای یک‌بار تجربه کردن نیست. تماشای دوباره‌اش نبوغ ن
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 22:16:49
ورق الخیال اجرایی برای یک‌بار تجربه کردن نیست. تماشای دوباره‌اش نبوغ نویسنده و جنون بازیگرانش را قابل درک و لذتش را دوچندان کرد. متن ابدا پیچیده و گنگ نیست با این حال تفاوت نور در خیال و واقعیت ، تغییر لحن و تفاوت کنش‌ها به درک بهتر کمک می‌کنه.
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
شخصیت‌پردازی بی‌نظیر است. در این نمایش هر معلولی زاییده‌ی علتی‌ست که متن از پیش برایش چاره‌اندیشی کرده. زندانی‌ای که زندان‌بان است یا زندان‌بانی که خود زندانیست؟! یک لوب تکراری در گذار تاریخ این سرزمین در صحنه‌ای مدور! خروج منجم ( سلسله‌ی صفویه ابدالدوام است ) و آیِ بوالغاک چشم در چشم تماشاچی هشداری‌ست از دلِ تاریخ برای آگاهی و آزادی.
ما درین انبار گندم می‌کنیم
گندم جمع آمده ... دیدن ادامه ›› گم می‌کنیم
می‌نیندیشیم آخر ما به هوش
کین خلل در گندمست از مکرِ موش!
موش تا انبار ما حفره زده‌ست
وز فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفعِ شرِ موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن!
دفتر نخست مثنوی معنوی
.
پ.ن: دیالوگی رو از اجرای گذشته خیلی دوست داشتم که متاسفانه نتونستم تو حافظه نگهش دارم و تو این اجرا حذف شده بود! کلا کار تغییراتی داشت ولی مهم‌ترین مساله برای من فقدان انرژی و صلابت اجراهای اول بود. از ریتم افتاده بود. انگار روح کار رو ازش گرفته بودن و صد حیف!!! اما همچنان درخشان.
من فکر می‌کنم دیشب بدترین و بی‌فرهنگ‌ترین تماشاچیان تئاتر دور هم جمع شده بودند! خنده‌های بی‌موقع تو لحظه‌های دراماتیک مخصوصا اون آیِ آخر که میشه براش ساعت‌ها گریه کرد ولی عده‌ای خندیدن!!! بارها و بارها صدای سرفه و نورِ موبایل!!! شخص کناری من در طول اجرا خوابید. از مهمانان هم بودند. نیاید دوستان.
چقدر با بخش پ.ن موافقم
۱۱ شهریور
پیام تفضلی
این خنده الکی مثل اینکه در خیلی از اجراها بوده!!! من فکر میکردم چون جمعه رفتم مخاطبان روز تعطیل با وسط هفته متفاوته ولی انگار کلا مخاطب تئاتر تغییر کرده،از طرفی خوشحالم چون فکر میکردم افسردگی ...
تو اجراهای اول نبود. من اولین بار شب سوم دیدم و واقعا همه چیز عالی پیش رفت
۱۲ شهریور
راجع به بخش اول نظرتون ممنون که بسیار زیبا نوشتید و البته من بسیار افسوس خوردم که اجرا تغییراتی داشته و من اجراهای درخشان تر این نمایش رو از دست دادم...
اما راجع به پی نوشت لازمه من هم موردی را ذکر کنم:
در اجرای روز جمعه نهم، ردیف دوم باکس وسط، در کنار من سه نفر از مهمانان آقای ایمان عزیز نشسته بودند ( البته از مکالمات مهمانان این موضوع را متوجه شدم چون از جای خیلی خوبی که بهشون اختصاص داده شده بود با صدای بلند احساس شعف می کردند)، دو دختر و یک پسر که مدام در طول اجرا خنده های بی ربط می کردند، با هم حرف می زدند و حتی در یکی از بخش ها در جواب سوال یکی از بازیگران که در حین اجرا می پرسید، با صدای بلند جواب دادن و البته بعدش هم خندیدن چون خیلی احساس بامزگی می کردن...
اولش خیلی ناراحت شدم برای بازیگر ارزشمند اینکار که چنین مهمانانی را به اجراشون ... دیدن ادامه ›› دعوت می کنند...
به علاوه اینکه متاسفانه تجربه مشابه هم کم نداشتم، خاطرم هست در اجرایی دیگر در سالن چهارسو که بسیار هم کار خوبی بود، متاسفانه دو خانم مسن به عنوان مهمان آمده بودند و در طول اجرا تغذیه می خوردند و هر کدام از خوراکی هاشون رو هم توی چند تا کیسه گذاشته بودند که هی مجبور بودند صدای این کیسه ها رو هم دربیارند، به علت گرمی هوا کمی شربت هم آورده بودند که شیرینی اش زیاد بود و مجبور شدن با آب رقیقش کنن...( واقعا الان خنده ام میگیره از توصیفش)
به هر روی با خوندن نظرات این صفحه و جمیع قضایا متوجه شدم گویا این مساله مهمانان سخیف گروه های نمایشی قصه ای است بی پایان...
و تصور می کنم کم کم سالن های تئاتر پر شود از فن های سلبریتی ها، مهمانان، دوستان، اقوام و البته عکاسان و دیگه من حتی با وجود کمین های فراوان روی سایت تیوال نتونم یه بلیط با صندلی خوب برای اجراهای مورد نظرم پیدا کنم...
۱۳ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید