در رابطه با خود اجرا،
با توجه به مطالعاتی که در رابطه با روانشناسی داشتم و دارم من این تئاتر رو اصلاً دوست نداشتم. اما چیزی که میخوام بیشترین ایراد رو بهش بگیرم ضعف در کارگردانی هست که به چشمم اومد. عدم استفادهی درست از طراحی صحنه و بازی های نوری که می تونست اتفاق بیفته. بازی های کاملاً خطی که به عمق نرفته بود. ۳ بازیگر که یکی شون شخصیت ثابت داشت و دو بازیگر دیگه فکر میکنم حداقل ۱۰ نقش رو بازی کردند بدون اینکه خیلی در نوع بازی، لحن، صداسازی تغییر خاصی ایجاد کنند. آیا استفاده از بازیگرهای بیشتر نمی تونست به درک بهتر داستان به مخاطب کمک کنه؟ و بازیگر فروید، کمی برای من به عنوان یک مخاطب تئاتر دور از ذهن هست که اگر شخص دیگهای این نقش رو بازی میکرد انقدر این نقش تیپ میموند و به نظرم میشد تبدیل به کاراکتر بشه. شخصیتی که با کمی مطالعهی بیشتر از فروید، تیکهاش، اخلاقهاش، نوع حرف زدنش و… چه از طرف بازیگر و چه از طرف کارگردان میتونست ساخته بشه.
طراحی لباس واقعا بد، واقعا بد به نظر من!
صندلی که نقش تابوت رو میخواست در ادامه داشته باشه، چرا رنگ طلایی؟!؟ کدوم صندلی اتاق درمانی طلایی یا تابوتی طلایی
... دیدن ادامه ››
رنگ هست؟
جایی که نقش خاخام وارد شد: تماما لودگی، شوخی های زشت و دم دستی! فقط سعی می کرد با نمک باشه و خنده بگیره، ولی واقعیت این بود که اگر بنا بر این بود در هذیون فریود ما شاهد تقابلش با دین باشیم و دین به سخره گرفته بشه و بخشی از نظریات خود فروید هم زیر سوال بره جای دفاع به هر دو طرف بدیم. نه خام خام رو یک آدم کاملا احمق نشون بدیم که فقط بامزه است و نه جوابی در برابر هجویات این کاراکتر از فروید بگیریم.
با احترام، در کل من این تئاتر رو دوست نداشتم.