در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سحر بهروزیان درباره نمایش جیب‌هایی پر از نان: نمایش رو در شب اختتامیه دیدم به همراه رعنا و محمد عزیز، هنگام ورود احس
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 11:36:59
نمایش رو در شب اختتامیه دیدم به همراه رعنا و محمد عزیز، هنگام ورود احساس کردم عین الیس دارم سقوط می کنم به سرزمین عجایب!
فضا سازی همهمه و بازی بازیگران که از قبل شروع شده بود مهلت نمی داد موقعیت سنجیده بشه ارتباط تعاملی سالم تاکید می کنم "سالم" نه سادستیکی بین بازیگران و برخی مخاطبین برقرار بود ، در صحنه سیبیل خونین، صندلی قدرتی حبابی، سنگهای تعادلی وجود داشت، سه کارکتر یکی شبیه کلیپ و دستیاریش در دختری به نام نل و یک راهب شبیه ای کیو سان در صحنه حضور داشتند!
در ابتدا سنگها در تعادل کامل هستند و با لگد نماد قدرت به روی صحنه پخش می شن و در طول زمان اجرا در جهت مخالف توسط راهب مجدد تعادل برقرار می شه نحوه جا به جای سنگ ها و حتی لباس راهب مثل علامت یونگ بود؛ تضاد در کنار تکامل!
داستان به طور واضح در بروشور و صحنه توضیح داده شد و دوستان خیلی جامع به المانهای اجرا پرداختن، از اولین اکوی صدا در سر چاه من خودم ته چاه احساس کردم ته چاه سمندریان با اون سقف بلند و نورهای تعبیه شده در سقف، و در نهایت چاهی که عین ∞ بزرگ و کوچیک می شد اما راه نجاتی نیست!
عروسک های پایانی خیلی جذاب بودن ، بازیها بدون کوچکترین نقصی بود و در کل اجرای زیبایی بود.