تاتری که در گروه کودک و نوجوان قرار دارد ولی با یک تفاوت جذاب!
سیبی که پرواز کرد، بهخوبی مخاطب بزرگسال را هم درگیر معنای اثر میکند.
از لحظهای که وارد سالن میشوید تا آخرین لحظه چه مخاطب کودک و نوجوان باشید و چه بزرگسال با اشتیاق تا پایان این درام زیبا را همراهی میکنید. داستانی که برای هیچکدام از گروههای مخاطب قابل پیشبینی نیست ولی برای هر دو گروه جذاب است و قابل پیگیری.
رشتهٔ واصل تمام روایتهای این نمایش دیدنی، سیب است. نویسنده داستانهای فولکلور ایران و جهان را دستمایه قرار داده تا داستان خودش را بگوید. نمایش سیبی که پرواز کرد، در دو رایت که به موازات هم پیش میروند تعریف میشود. روایتی که گره خورده به داستانهای عامیانهٔ ایرانی مثل «حسن کچل» و داستانهای عامیانهٔ ملل دیگر مثل «تیرکمان و سیب دادجو» و روایت دیگری که شاکله و روایت اصلی است.
در روایت اصلی که مانند روایت قاب است و باقی روایتها که همان داستانهای عامیانهٔ ایران و جهان است در آن گنجانده شده ماجرا از این قرار است:
دو همسایه هستند که روابط خوبی با هم دارند تا اینکه درخت سیبی بین زمین آنها رشد میکند. از اینجا به بعد اختلاف بین آنها بر سر اینکه درخت متعلق به کدامیک از آنهاست، شروع میشود.
علاوه بر عنصر سیب که نقش مهمی در شکلگیری داستانها دارد استفاده از راوی و گروه همسرایان برای انسجام بخشیدن به این داستانها بسیار بهجا و درست بهکار گرفته شده بود.
در پایان این نمایش دلپذیر را باید دید تا قبل از آنکه سیبها پرواز کنند!