والا، من صرفا با دیدن اسم نادر فلّاح و بخاطر دیدن بازی نادر فلّاح که هیچوقت آدمو ناامید نمیکنه بلیت این اجرا رو گرفتم و خب دقیقا تنها نکتۀ مثبت
... دیدن ادامه ››
اجرا هم همون بازی نادر فلّاح بود :)) ولی خب به قدری بقیه چیزا ضعیف بود که بازی خوب یه نفر نمیتونه نجات بده اجرا رو. بازیهای بقیه که بد. مخصوصا اون نیمۀ تماشاخونه. خیلی بد. چه لحنای بدی. متن که واقعا نه. مشکل قدیمی بودن و اینا نیست. همین آقای فلّاح نمایش «کابوسهای آنکه نمیمیرد» رو کارگردانی کرده و اون نمایش هم توی ایران قدیم میگذشت و یکی از بهترین نمایشهایی بود که من تا حالا دیدهم. مشکل ضعف بینهایت توی نوشتنه. من واقعا تعجّب میکنم از کامنتهایی که گفتن دیالوگهای زیبا. فکر کنم پس تعریف اکثریت از دیالوگ زیبا «لفظ» عه :)) دکور و لباس هم حتّی بد. بابا لااقل توی صحنۀ آخر به جای لباس قرمز و آب یه رنگ قرمز میدادین دست بازیگر که لااقل دست و بالش بعد از چاقو خوردن قرمز شه دیگه :))) این دیگه هزینهای هم نداره که. نمیدونم واقعا. یه جاهایی شرم نیابتی گرفته بودم. اجرایی بود که برام مهم بود و ناراحت شدم جدّی که خوب نبود :)))