با سلام
در تمام تئوری های نظری و مکتب های ادبی هیچکدام به اندازه ی پستمدرنیسم یا پسانوگرایی و همینطور پساساختارگرایی یا شالوده شکنی مورد
... دیدن ادامه ››
ظلم واقع نشد، هیچ وقت سر و شکل کامل نگرفت و بارها توسط همون کسایی که به این نظریه پرداختند هم نقد شد، همینطور حضور آن در ایران هم به عنوان یک نظام ادبی با ابهامات زیادی روبرو بود، مثلاً اغلب به آثاری که آوانگارد بودن یا شمایلی گروتسک داشتند اطلاق میشد.
حال، با این تفاسیر، نمایش «گمشده» از نظر بنده میتونه جزو معدود آثار پست مدرن در نظر گرفته بشه؛ اما به شدت خامیِ خالق اثر در بالغ نشدن و احاطه نداشتن بر روی جوانب و زوایای این نظریه، در درون اثر هویداست.
مهم ترین ضعف نمایش گمشده که بطور غریزی برای من نمایش قشنگی بود، نداشتن «هارمونی» درونی در بین عناصر ساخت است.
این مقوله به شدت در آثار پستمدرن مسئله ی مهمیه چرا که ساخت چنین آثاری در لبه ی تیغ هرج و مرج و شلوغی تا یکدستی و انسجام در حرکته و زمانی که نتونه این «هارمونی» مورد اشاره رو بوجود بیاره میزبان دو دسته از مخاطبانیِ که یا در شلوغی اجرا دچار نفس تنگی میشن یا کاملاً به درک کامل از اثر میرسند.
یکی از دلایل نبود هارمونی ممکنه از در ارتباط نبودن بازی ها با مفاهیم درونی اثر یا حتی میزان نبودن تکنیک استفاده شده از بازی ها باشه، به عنوان مثال در فصل منتهی به آخر نمایش زمانی که مادر در حال اجرایِ صحنه ی لالایی برای کودک خود میباشد، بازی ها شمایلی پستمدرن دارند و در ارتباط با نور و موسیقی اتمسفر خلق شده کارایی لازم را دارد و یکی از معدود صحنه های دلنشین کار رو میسازند.
پس نتیجه میگیریم با اینکه بازی ها بد است، کارگردانی لق میزند، و متن هم انسجام دارد اما مجموع اثر خوب و قابل دفاعست، حال چرا با این تفاسیر این اتفاق میوفتد، چون عناصر یکپارچه نیستند.
از ایرادات زیادی میتوان سخن گفت اما مطلبی که حقیر کمترین عنوان کردم اساسی تر از این حرفاست که میتواند در اینده گروه اجرایی تاثیر گذار باشد.
در پایان خیلی لذت بخش بود حرکت و گذار در خلق چنین آثاری و بنده حسابی کیف کردم، فقط کافیست خالق به شناخت بیشتری از دانسته های خود برسد.
آرزوی سلامتی و موفقیت بسیار🙏🏻🙏🏻🌹🌹