یه اجرا درباره سادگی یک نویسنده که بازیچه دست زمانه ، سرخورده از خانواده ، جامانده از عشق دروغین ، رکب خورده از کلاهبرداران ، غرق در افیون ....
کسی که اگر در مسیر درست زندگی میافتاد به جایگاه بلند هنر و ادبیات و نویسندگی میرسید
افسوس که در این مسیر بازیچه ای بی نبود
تاریکی صحنه و بازی بازیگر نمایان تلخی یک سرنوشت بود که براحتی می توان با شخصیت همسو شد
امیدوارم که ایم سرنوشت در واقعیت نصیب هیچ کسی در جامعه نشود
با تشکر از عوامل و بازیگر توانمند....