«پس از» تجربه کتک خوردن از پدر و ترک شدن توسط او، «پس از» ترومای دیدن رابطه مادر با مدیر هتل و «پس از» تحقیر شدن در محل کار، بیمار روانی نشان تشدید شده و به غولی افسارگسیخته تبدیل شده است؛ غولی که حالا بختک نشان شده است. از واژه تشدید نه شکل گیری استفاده میکنم چون بیمارهای روانی فقط حاصل محیط نیستند بلکه وراثت نقش کلیدی دارد. ضربه های که نشان تجربه کرده کاتالیزورهای برای پتانسیل او برای بیماری بودند.
فضای بیماری به دقت با حرکتهای بازیگرها، تصاویر روی دیوار، استفاده هوشمندانه از پالت های چوبی طراحی شده و به تماشاگر منتقل میشود. بدگمانی نشان به خودش و اطرافش به شدت به حس می آید. حتی عرق کردن بازیگرها، درگیری فیزیکی و بدنی نشان با توهماتش است. تو گویی بیماری روان فقط مختص به روان نیست بلکه بار بدنی نیز دارد و نشان برای مقابله با توهماتش عرق میریزد.
«پس از» نمایشی اصیل و دست اول است که باید دید و رنج های مبتلایان را حس کرد.