صحنه و نور درخشان ؛ درخشان..
انگار یه بچه کاردستی های بزرگ درست کرده بود ؛ اصلن تصورشم برام غیرقابل باور بود…
دیدن هواپیمای مقوایی ؛ مجسمه های بزرگ مقوایی ؛
چاه مقوایی.. اونم با ابعاد فوق العاده بزرگ و روی صحنه ی تالار وحدت..
با عوض شدن هر صحنه ؛ طوری نور تغییر می کرد که انگار از یک دنیا وارد یک دنیای دیگه می شدم..
شخصیت ها دارای رنگ بودن ؛ فضاها بر اساس مضمون صحنه تغییر رنگ می دادن..