یادداشتی برای نمایش شکافتن کام ماهی
با قدردانی از هنرآفرینان این نمایش؛ آقای پرهام نویسنده، خانم قناد کارگردان و بازیگر نقش زن، همچنین آقای جاهد بازیگر نقش مرد، و همه کسانی که در تدارک و اجرای موفق نمایش همکاری کردهاند، نکاتی را از دید یک تماشاگر، به امید سودمند بودن ارایه می کنم.
۱- نمایش با بررسی رابطه مشکلدار یک زوج در محدوده یک خانه و زندگی آسیبپذیر آنها، منفعتپرستی و ضعفهای شخصیتی آدمها را نشان میدهد. درواقع، زن و مرد همه کمبودهای روحی و شخصیتی خود را به این زندگی مشترک منتقل کردهاند. کارگردان در این نمایش به بخش نادیدنی یک زندگی امروزی و مرور ذهن مرد و زنی میپردازد که به جز خود و دارایی های کنونی و محتمل در آینده چیزی نمیبینند. تاکید بر حماقت و لجبازی طرفهای این رابطه مهم است. در این آینه ، مخاطب، فراتر از مرزهای یک رابطه اشتباه را میبیند و شاید شکافتن کام ماهی همان جا رخ میدهد.
۲- نمایش، فراز و فرود و چرخه هایی از درگیری زن و مرد دارد که به جذاب بودن آن کمک کرده است. اما به نظر میرسد تکرار دیالوگها که ابزاری
... دیدن ادامه ››
برای تاثیرگذاری میتواند باشد، ملال آور میشود، همانند چرخه درگیریهای زن ومرد. دیالوگها به خوبی تنظیم شده و بازی باورپذیر بازیگران در مسیر متناسبی پیش میرود.
۳- نمایش، ریتم تندی دارد و این فرصت تامل را از تماشاگر میگیرد. جدای از به کارگیری تفنگ، نمایش همراه با خشونت زیاد است. به ویژه سمن قناد از نظر فیزیکی فشار زیادی را تحمل میکند که روی تماشاگر اثر مستقیم دارد، چه به ریشه این درگیریها فکر بکند یا نکند. پشتکردن بازیگران به هم و ایستادن پشت به به محیط خانه ، تنهایی به مثابه مجازات را و خودخواهی انسان را به نمایش میگذارد، چه «این خراب شده» باشد چه «قصر باکینگهام».
۴- موسیقی، صدا و نور با نمایش همراهی خوبی دارند. صحنه میتوانست بهتر از این طراحی و چیده شود. شمار زیاد کارتنها در صحنه ، تماشاگر را از تجسم خانه و محل زندگی دور میکند.
۵- اگرچه درگیری فیزیکی به اندازه کافی گویای چگونگی درون آدمهای نمایش است، استفاده از کاغذهای مچاله شده نیز قابل توجه است. این ذهن و روح مچاله شده و درهم ریخته انسانهای این رابطه است که به سوی هم با نفرت پرتاب میشود. به دستگرفتن تفنگ به هر انسانی اجازه میدهد با دیگری دلبخواه رفتار کند، دست به دست شدن شال قرمز برای نمایش موقعیتی محبت و تغییر فضای رابطه، همچنین رساله دکترا که با اینهمه تباهی در زندگی، ارزشی ندارد و نقشی در درک انسان ایفا نمیکند، از جمله روشهای کارگردان برای تجسم فضای رابطه دو انسان است.
از هنرمندانی که فرصت نمایش خوب را برای جامعه فراهم میکنند، سپاسگزارم.
با سپاس که مرا خواندید.
آدرس اینستاگرام _alishafagh@