دلم میخواست بعد از اجرا برم وحید آقاپور رو محکم ماچ کنم چون کاملا شخصیت دایی دوس داشتنی خودم رو برام تداعی میکرد ،
از جنس اون آدمایی که اگه سرحال باشن همه رو سرحال میارن .
ضعیف بودن پرتابش ، بوسیدن پاکت شیرینی ، حوله ی قرمز جذابش ، عصبانیت جذابش ، و ...
نمیخوام بگم اجرا بی نقص بود اما اونقدر خندیدم که صورتم درد گرفت و از اون اجرا هایی هست که میشه دوبار هم دید .
و دلم برای دیدن دوباره ی این اجرا تنگ خواهد شد .
فقط به نظرم کاش قسمت های تلخ هم شبیه بقیه قسمت ها ، واقعی تر بود.
گاهی فقط یه بغض کافیه و برای بعضی جمله ها اون همه اشک ، زیادی بود .
حتی میشد به جای توصیف غم ، بیشتر اعتراف به اشتباه میکردن که یه مقدار هم این کار رو کردن بعضیاشون .
ولی در کل ، روحم تازه شد .
برقرار باشید .