اگر نمایشنامهنویس را نشناسی یا شناختی از فضای کارش نداشته باشی گمان میکنی نمایشنامه دیروز نوشته شده و امروز به اجرا درآمده غافل از اینکه متن سال ۶۳ به نگارش درآمده با اقتباسی از نهجالبلاغه و سفارشات امام علی به مالک در رابطه با حکومت و زمامداری. اینکه متن در تمام این سالها تازگی خود را حفظ کرده به اصل موضوع برمیگردد یعنی چه چیزی حکومت را سالم و چه چیزی حکومت را ناسالم میکند. تلاش اطرافیان حاکم برای در دست گرفتن زمام امور تا جایی پیش میرود که حتی نقش سیاه را هم خودشان به عهده میگیرند و آنقدر سیاه را درگیر مسائل مختلف میکنند که سیاه هم از نقش خودش فاصله میگیرد و اینگونه بار خنداندن تماشاگر از دوش سیاه برداشته میشود. البته ناآگاهی سیاه از حکومتداری هم هست که باعث میشود متوجه نباشد فرمان و دسته خر (دست خط) به چه فاجعهای میتواند منجر شود!
به اجرا برگردیم. به بازیگران که دستمریزاد دارد بازیشان و گروه موسیقی که سنگ تمام گذاشت. چیدمان صحنه و قرار گیری گروه موسیقی رو به تماشاگر که تا حدودی صحنهی نمایش را دو سویه کرده بود و میشد بازتاب صحنه را در گروه موسیقی دید و عکسالعمل تماشاگر را حدس زد و البته ارتباط زندهای بین گروه موسیقی و گروه نمایش از یک سو و گروه موسیقی و تماشاچی از سوی دیگر برقرار کرده بود.
همچنین شیوهی تغییر صحنه که هوشمندانه و جذاب انجام شده بود هم به فضای کار میآمد هم خیر و شر را به ذهن متبادر میکرد.
نمیشود کار را دید و از آن نوشت اما به جسارت کارگردان جوان آفرین نگفت. رفتن سراغ متنی که استادی پژوهشگر و کاربلد نوشته و اجرا کرده و سبکی که استادانی کارکشته دارد، عشق به تئاتر میخواهد و جسارت که خوشبختانه کارگردان هر دو را دارد.
باید و باید به دیدن این دست نمایشها نشست تا هم نمایش زنده
... دیدن ادامه ››
بماند هم کارگردانان جوان دیگر هم جسارت پیدا کنند به سمت این نمایشها بروند.
ایستاده برای تمامی عوامل نمایش دست میزنم و همه را به تماشای این نمایش تشویق میکنم.
خدا قوت