آنگاه که پا در دام و تله می نهی ...به این سادگی ها نمیتوانی خودت را رها ....باری سخت تر و تلخ تر خواهد بود اگر ...نازنین ترین قسمت زندگیت طناب تله را بکشد ...چه تو بمانی چه او ...چه رها شود چه تو ...آه از لحظه ای که طناب را بکشی و کام عشقت را بشکافی .....خونی که درانتهای روی صورت ماهی بود مرا سخت به تفکر واداشت ...
بی نهایت لذت بردم ...متن عالی و درخشان در عین حال خاکی و روان و تاثیر گذار ....برگشتها فوق العاده به جا....بازی ها مناسب و خانم قناد مثل ماهی معصوم و آقای بازیگر مثل ماهی بیگناه.....موسیقی لذیذ....نور مناسب ...آقای پرهام تبرییییییییییییییک......
همگی خداقوت