با عرض سلام و احترام خدمت همه دستاندرکاران روزی روزگاری سمنگان و همچنین استاد بزرگوار (محمود رضا رحیمی)، این کار آدم رو به دوران جنگ و کوچه های تنگ و دل های بزرگ و مهربون آدم ها می اندازد که تو خونه ها صفا و صمیمیت بود و اگر مشکلی پیش می آمد همه اهالی محله جمع می شدند تا مشکل آن همسایه حل شود بر عکس این دوره و زمون که کسی به کسی اهمیت نمیده و همه به فکر خودشان هستند.
این کار باعث زنده شدن خاطرات می شود شیطنت ها بچگی و بزرگمنشی آدم ها و غیرت و تعصب محله ها و عشق های قدیمی که همه چیز قدیمش خوبه نامه های یواشکی تلفن زدن های دزدکی.
ممنون و سپاس گزار زحمت این گروه بزرگوارم که چون ستاره ای درخشان در آسمان تاریک زمستان سرد میدرخشد تا گذشته ها برگردد تا ما را در قابی از خاطرات ببرد وآن را حس کنیم با همان آزی هایی که همه تن و بدن همگان را میلرزاند و با یک عروسی ترس به شادی مبدل میشود.
حتما به تمامی شما دوستان عشق تئاتر و نمایش پیشنهاد می کنم که این کار را از دست ندهید و آن را ببینید.
منتظر کار های بعدی شما هستم.
بنده کوچک احوال رضایی. 🙏🙏